حسی به نام عشق

𝐭𝐚𝐫𝐚𝐯𝐚 𝐭𝐚𝐫𝐚𝐯𝐚 · 1402/04/01 23:56 · خواندن 4 دقیقه

پارت ۷

سلام عشقای من اومدم با پارت هفت حسی به نام عشق

مرتیکه برو ادامه ی مطلب دیه 😡😡😡😡😡😡😡😡😡😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬😾😾😾😾😾😾😾🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥☄️☄️☄️☄️☄️☄️☄️☄️☄️☄️☄️☄️☄️🧨🧨🧨🧨🧨🧨🧨🧨🧨🧨🧨🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️⚔️🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓🪓

مری ژون

سوار ماشین شدیم اون بوفالوی طلایی کمی متمایل به سبز نشسته بود وقتی من رو دید اومد نزدیکمو ی ریز میگفت پرنسس ی بوس بده پرنسس ی بوس بده...

عه نتمومید

خب یکم اذیت شید تا من استراحت کنم

پایین تر باشه بهتره نه

هیچی دیگه تا وقتی رسیدیم این مخ من رو خورد بعدشم من فنونم رو به اجرا گذاشتم ی چند تا کف گرگی زدم و با اردنگی و لگد پرتش کردم اونور ولی متاسفانه

اندکی اذيت

قبل فنون من او بوفالوی بیشعور طلایی کمی متمایل به سبز من رو بوسید بعدشم بهم پیشنهاد ازدواج داد و منم با اعتماد به نفس گفتم نههههههههههههههههههههههههههه (برای اینکه مثل اون هیژدهتای دیگه خودکشی کنه)

ولی اون گفت

اوکی حالا بهش فکرکن ی چند وقت دیگه هم باز بهت‌پیشنهاد میدم

بازم مری

از ماشین آلیا و نینوی ابله پیاده شدم بالاخره میتونم نفسی راحت از دست این بوفالوی بیشعور طلایی کمی متمایل به سبز بکشم

پیاده شدم که یهو این لوکای بیشعور سبز رو دیدم که یه تیپ دختر کش زده بود (ولی خداییش تیپ اون بوفالوی بیشعور طلایی کمی متمایل به سبز بهتر بود) بعدشم این پسرای بوگندو دور هم جمع شدن و منم جمع رو ترک کردم رفتم پیش آلی ژون

به آلیا گفتم :

_آلیا دیه ی کامل ی آدم چقدره (دیه : همون پولی که بعد از کشتن یا خسارت زدن به طرف مقابل میدن)

+ نمیدونم والا کسی رو میخوای بکشی

_(با لحن خشن) آره

+هر کی هست بزار بعد از عروسی(اینم که از اون خل و چل تر)که یهو......

عه دیگه واقعا تمومیددد

خب این پارت طولانی بود خسته شدم خستههععههه و هلاککککککککک

پارت بعد رو فردا اگر حمایت های عشقای مبیشر باشه میدم