عشق شکسته پارت پایانی قسمت 6

سایه ماه · 00:22 1402/03/29

بله. می دانم. خیلی داره طولانی میشه.*میتونید این شش تا پارت و احتمالا قسمت های بعدی رو به عنوان یک فصل پایانی بشناسید*

هشدار اسپویل:تقریبا دو یا سه پارت دیگه اولین خون از سوی نقش های مثبت داستان ریخته میشود. 

هانس: توهم؟ جالبه. اگر چه...*الناز را از یقه میگیرد و به زمین می کوبد* من هنوز عطر تو رو دارم.

*هانس شمشیر خود را در بدن الناز فرو می برد*

*بدن الناز تبدیل به مه میشود*

هانس: چی؟

مرینت*از پشت سر حمله میکند*: اگه فکر کردی توهم آلیا فقط شکل وسایل رو کپی میکنه اشتباه کردی.

*هانس با دست هایش از خود دفاع میکند*

آدرین: اگه می تونی اصلی ها رو پیدا کن!

*آدرین با میله خود با شمشیر هانس سر شاخ می شود*

*هانس با شمشیر خود میله آدرین را نگه میدارد*

هانس: بد نیست.

*آدرین و هانس شروع به مبارزه با میله و شمشیر خود میکنند*

*هر دو ضربه هایی با دقت بالا و قدرت زیاد به یکدیگر وارد میکنند*

*الناز درحال آماده سازی یک طلسم مهر و موم دیگر است*

الناز: ای کسی که زنجیر ها را کنترل میکنی صدایم را بشنو. صدایم رو بشنو. و درخواستم را اجابت کن. درخواست ام را برآورده کن. ای کسی که قفل ها را میسازد به من کمک کن. کمک کن تا قفلی نشکن مانند تو بسازم. قفلی که نتوان به این راحتی آن را باز کرد. درخواستم را بشنوید. درخواستم را بشنوید و از من پیروی کنید. طلسم های ترکیبی: شماره 56: زنجیر و قفل ابدی.

*هانس از مسیر طلسم طفره میرود اما چند تا از زنجیر های طلسم دور دست چپ او می پیچند* 

الناز*به سختی میخندد* : به نظر میرسه گرفتن تو به این راحتی ها هم نیست. البته باید بگم که دیگه قرار نیست به این زودی ها از دست چپ ات استفاده کنی.

*هانس متوجه زنجیر های روی دستش می شود*

هانس: که اینطور.*دست مهر و موم شده اش را خیلی محکم به یک ستون میکوبد و طلسم به همراه ستون فرو می ریزد* اگر چه باید بگم یک طلسم وقتی درست کار میکنه که کامل اجرا شده باشه. که یعنی شکستن طلسم ناقصی  مثل این خیلی راحته. پس زیادی به خودت مغرور نشو. و گرنه اتفاقات بدی رخ می دهند.

*هانس به آدرین نگاه میکند*

هانس: شمشیر زنی ات خیلی خوبه. اونقدر که فکر کنم اگر الناز مزاحم کار مون نمیشد می تونستی شمشیر رو از دستم بقاپی.

آدرین: که اینطور. ولی باید بگم که این مبارزه از اول هم قرار نبود تک به تک باشه.

*کلویی و لوسی از دور حمله میکنند*

کلویی: نیش.

لوسی: طلسم های کاستیفر: بخش دوم: سرعت.

*کلویی با ابر قدرت خود و لوسی با سرعتی که به خاطر طلسم بدست آورده است حمله میکند*

*هانس اسلحه ی زهر آلود کلویی را منحرف میکند اما به اندازه کافی برای دفاع کردن یا جا خالی دادن از حمله لوسی سریع نیست.*

*لوسی هانس را عقب میراند*

لوسی: حالا!

*دیمین و الناز یک حمله ی دوتایی انجام میدهند اما حمله دوتایی آنها قبل از برخورد با هانس به دیواری آبنوسی بر خورد میکند*

هانس*دستش را به صورت ایست جلو گرفته است و نفس نفس میزد*: نفرین چهارم: سدی از جنس الماس سیاه.

*الناز ناگهان خم می شود و خون سرفه میکند*

* هیچ کس از پشت سد الماسی مقابل شان علائم نگرانی که بر روی چهره ی هانس ظاهر می شود را نمی بیند*

آیدا* به سوی الناز می آید*: هی. حالت خوبه؟

الناز*به زور میگوید*: من خوبم. فقط اینکه هنوز به استفاده ی مداوم از زره عادت نکردم.

(از زبون الناز)

*او در حال جا خالی دادن از ضربه شمشیر هانس است*

این نبرد داره طولانی میشه. باید زود تموم بشه. و گرنه اون قدری که باید برای استفاده ازش نیرو نخواهم داشت. چیکار کنم؟

اولین استراتژی من این بود که هانس رو مهر موم یا بیهوش یا فلج کنم و اون رو با خودم به دنیای میانه برگرداندم. و شکست خورد.

*از یکی دیگر نیز جا خالی میدهد*

و وقتی فهمیدم میتونه از یکی از اون چیز های گریمور-حالا هر کوفتی که هست-  استفاده کنه سعی کردم اونو ازش بگیرم. ولی به نظر میرسه که اون حتی از راه دور هم میتونم از اون کتاب استفاده کنه.

که یعنی استراتژی دوم هم شکسته خورد.

*برای جا خالی دادن از ضربه سوم به پهلو غلتید*

باید چیکار کنم؟ میتونم صبر کنم تا به خاطر خونریزی که داره بیهوش بشه یا بمیره. ولی این موضوع نیاز به زمان داره و البته نیازه که آسیب بیشتری به بدنش بزنیم. 

*دست راست هانس را میگیرد و هانس را به گوشه ای پرتاب میکند*

فهمیدم! ما باید تا حد امکان به بدنش صدمه بزنیم تا سریع تر از خونریزی بیهوش بشه یا بمیره. اما اگه نفرینی داشته باشه که بدنش رو شفا بده چی؟ به ریسکش می ارزه؟

*الناز تیغه شمشیر هانس را با دست خود میگیرد و با دست چپ مشت میزند*

باید امتحانش کنم! این تنها راه حل من در حال حاضره.

*تیغه از دست هانس در می آید و هانس به عقب پرت می شود*

*الناز بعد از کمی بررسی کردن شمشیر آن را در دست می گیرد و به سوی هانس حمله ور میشود*

هانس: نفرین چهارم: سدی از جنس الماس سیاه.

دستت رو خواندیم.

الناز: الان!

لوسی: *از بالا به دیوار درحال بوجود آمدن حمله میکند* طلسم های کاستیفر: بخش پنجم: رعد و برق تاریک.

*صاعقه ای به رنگ سیاه به دیوار برخورد میکند و آن را از هم می پاشد.*