وجود عشق در یک رویا ☘️✨ ۲
پارت ۲
سلام بچه ها من نتم تموم شده بود بعد این مدتم خیلی سرم شلوغ بود برا همین وقت خالی نداشتم واقعا ببخشید که دیر پارت دادم❤️🧡💛💚💙💜🌹🧸
راستی مهسا جان یه برچسب برای داستانم درست کن ممنون میشم❤️🧡💛💚💙💜
:::::::::::::::::::::::::::::از زبان مری:::::::::::::::::::::::::::
میخواستم از خیابون ردشم که یه ماشین با سرعت اومد و باهام تصادف کرد و منم افتادم زمین و آخرین چیزی که دیدم این بود که تعداد زیادی از بچه های دانشگاه دورم جمع شدن و بعد فقط سیاهی میدیدم
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
وقتی به هوش اومدم دیدم که تو یه اتاق ساده بودم که توش یه کمد ، یه میز تحریر و صندلیش و یه آیینه قدی بود
که دیدم آلیا با یه لباس که یه دامن بلند داشت و مردم در دوران قدیم از اون مدل لباسا ( دیگه نمد چجوری توصیفش کنم ) استفاده میکردن وارد اتاق شد و گفت ( علامت آلیا+ علامت مری- ) : + وای خدا رو شکر که به هوش اومدی .
و اومد و بقلم کرد که من گفتم
- آلیا چرا اینجوری لباس پوشیدی؟
+ چجوری؟
- مدل لباست مثل لباسای قدیمه
+ چی؟ مری مطمئنی که حالت خوبه؟ این مد واسه همین ساله
- چی اما...
که نگاهم به لباسای خودم افتاد
لباسای منم مثل لباسای آلیا بود ( لباس مری دامنش صورتی ی روشنه و رو کمرش با یه بند پهن بسته شده و پیراهنش سفید و آستین بلند یکم پف دار که آستیناش یکم پف داره و موچشون چین میخوره ) ولی این مدل رو مردم در زمانای قدیم استفاده میکردن...
ولی آلیا گفت که مد امساله ، یعنی امکان داره که ...
- آ آ آلیا امسال چه سالیه؟
+ چی یعنی چی که چه سالیه ، ببینم مغزت به جایی نخورده؟
- دارم جدی میگم امسال چه سالیه
+ سال۱۸۶۳ ( از خودم در آوردم جدی نگیرید سالشو 😂 )
چی...
امکان نداره...
یعنی من در زمان سفر کردم؟؟!!!
چجوری به قدیم برگشتم؟...
که آلیا رفت و پنجره ی کوچیکی که رو دیواری که کنار تختی که روش دراز بودم بود رو باز کرد و پرده هارو کنار زد که.....
ببخشید بچه ها که کم بود واقعا شرمنده ولی امروز حسش نبود ولی پارت دادم که منتظر نمونید
سعی میکنم زود زود پارت بدم البته اگر این تنبلی ولم کنه 😂😂😂
و حالا محدودیت کامنتی 😂 :
۵ لایک و ۶ کامنته ناقابل 😂
گل برای گل ها 🌹🧸
و بابای👋🏻❤️🧡💛💚💙💜✨