پارت ۱۱ (اخر فصل اول) سخت اگرچه روشن

Pania Pania Pania · 1402/03/24 00:35 · خواندن 1 دقیقه

سلام بچه ها چطورین به درخواست خیلی ها اومدم با یک پارت خفن دیگه ! ولی قبلش چون لایکاتون زیاده من هر بار پارت میدم راستی چه رمانایی رو از چه نویسنده هایی دوس دارین بم بگین ۱۴ تا لایک و برو ادامه کا برات ۱۰۰۰ کارکتر اوردم ...

_ به نظرت خواهرم رو مخ نیس یکبار زد کامپیوترمو شکست باورت میشه ؟ گونه ی کاگامی سرخ شد انگار که لوکا و کاگامی همو دوست داشتن . یهو الکس اومد الکس کپ ( شبیه ) لوکا و ادرین بود انگار اونا اونو به دنیا اوردن . چشمای ابی که مال لوکابود و موهای بور و ابریشمی ادرین ( عکس میدم فعلا تصور کنین فقط )  الکس : اینجا چه خبر داداش ادرین اینا کین  ؟ ( الکس خیلی ادرینو دوس داره ) 

_ والا خودمم نمیدونم داداشی . زبون بند اومد نمیتونستم حرف بزنم لوکا که حالمو دید با سرش با کاگامی علامت داد و کاگامی گفت .... 

پایان بای ببخشید به ۱۰۰۰ نرسید ولی پارت بعد اگه لایکا زیاد نشه بره واسه هفته یعد دوستون دارم چون خوابم میومد ادامه ندادم بای لایکو کامنت فراموش نشه 💖💖