زندگی درهم پارت ۲
سلاممممم ممنون از حمایت های زیادشون بابت پارت ۱ امروز بخاطر درخواست خیلیا اومدم برای پارت ۲
تق تق تق تق
+ اوهه کسی رو دعوت کردی مامان
مادر میا : نه
درو باز کردم
_ سلام
+ چی تو اینجا چیکار میکنی چجوری آدرس خونمو بلدی؟ نکنه تعقیبم کردی؟
_ چقدر زرنگی
مادر میا : آخه میا نگاه کن با چه کسایی دوست میشی تازه تعقیبتم میکنه
+ مامان ! میشه یک لحظه بری ؟
_ از دستم عصبانی شدی ؟
+ معلومه که اره چرا تعقیبم کردی اونم جلوی مادرم گفتی
+ حالا مهم نیست ما بالاخره دوست شدیم دیگه مگه نه ؟
_ اوهوم اره
+ خوبه حالا هم بیا پیش مامانم و شام بخوریم
_ نه خیلی ممنونم باید یک ربع دیگه خونه باشم مادرم میکشتم
ساعت ۱۲:۳۲ دقیقه بود و همه خواب بودند منه خنگ هم درحال چت با اون خنگ بودم
پیام ها
_ میا یه ایده
+ چی
_هردومون خوب میدونیم فردا یک مسابقه هست و این مسابقه خوشگل ترین دختر انگلیس رو انتخاب میکنه میخوای باهم شرکت کنیم
+ پس خودت خوب فهمیدی لیاقتمو نداری
_ هننن میا شوخی با مزه ای بود ولی اصلا ربط نداشت
بچه ها اگر از این پارت هم خوشتون تو کامنتا بترکونین راستی به وبلاگ لیدی وبلاگ هم برین اونجا پارت های بیشتری از زندگی درهم و چیز های دیگه هست