?Who is the king

R.m R.m R.m · 1402/03/09 14:13 · خواندن 2 دقیقه

28

P28
مرینت 
چشمامو بزور باز کردم 
اتسوشی رو روبه روم دیدم 
خوشحال شدم و گفتم :میدونستم تو نمردی !
بغل دستش ادرین رو دیدم 
من : ادرین ! چرا اونجا وایسادین نحاتم بدید منو از اینجا ببرید
ادرین : نمیشه باید یکی رو انتخاب کنی نمیتونی تا اخر عمرت بین ما دوتا باشی باید یکی رو انتخاب کنی 
صدای در امد و دیگه هیچ کدوم رو ندیدم 
با اون امد تو 
_ تو هنوز نمردی 
من بب جون‌گفتم : ولم کن برم 
امد سمتم جلوم زانو زد و گفت : تو قصد نداری بمیری ؟
من : نمیمیرم 
_ باشه ببینم تا کی دوام میاری 
بلند شد 
من : صبر کن 
_ چی میخوای 
من : باید به مامانم زنگ بزنم که نگران نشه 
_ باشه میتونی واسه اخرین بار باهاش حرف بزنی 
گوشیمو از جیبش در اورد و بهم داد 
یه اصلحه رو سرم گرفت و گفت : اگه چیز اضافه ای بگی قبل از اینکه بمیری میکشمت 
شماره مامانمو گرفتم 
مامان : الو مرینت‌
من : مامان 
مامان : حالت خوبه ؟ صدات چرا گرفته ؟
من : حالم خوب نیست مریض شدم نمیتونم برگردم تا موقعی که خوب بشم اینجا میمونم 
مامان : ادرس بده من میام 
من : نه نه نیز نیست خودم خوب شدم برمیگردم شارژ گوشیم کمه ممکنه خاموش بشه و دیگه نتونم زنگ بزنم 
مامان : اما من نگرانت میشم 
من : نگران نشو دیگه باید قطع کنم خداحافظ
مامان : باشه خداحافظ 
گوشی رو قطع کردم و ازم گرفت 
_ امیوارم دفعه بعدی که میام مرده باشی 
رفت بیرون و دوباره بی جون افتادم روی زمین 
یک پنجره کوچیک اونجا بود و از اون میتونستم بفهمم شب شده 
خیلی خوابم میومد اما نباید چشمامو ببندم چون اگه ببندم میمیرم 
دوتا پا دیدم که داشت سمتم میمومد 
چند بار پلک زدم خواب نبود 
جلوم زانو زد 
من : اتسوشی ؟ خودتی ؟ نمردی ؟
اتسوشی : نه نمردم اینجام

 

 

 

دوستان از اولشم نمرده بود یکم دیگه میفهمید چرا فکر میکنن مرده برای اینکه سر کارتون گذاشتم میتونیر هر چقدر که میخواید فوش بدید 3> 😂😂