
1 «☠Death☠»

خب اینم از پارت اول داستانمಠ_ಠ
برید ادامه≧ヮ≦
#پارت_اول
#«☠Death☠»
________________________
#مرینت
از خواب بیدار شدم ، سرم درد میکرد و به خوابم فکر میکردم ولی هیچ ایده ای برای اینکه چرا چنین خوابی دیدم نداشتم پس فقط لباسم رو پوشیدم و راهی مدرسه شدم .
«لباسش : دامن کوتاه مشکی ، بلیز کوتاه سبز کمرنگ ، موهای خرگوشی روبه پائین ، کفش اسپرت مشکی»
«اون الان دانشگاهه هرکی فصل ۵ قسمت آخر دیده باشه میدونه دبیرستان دوپان الان دیه واسه تمام سنین هست و کلاس مشخصی نداره≧ヮ≦»
وقتی رسیدم دویدم سمت کلاس هنر تمام بچهای سال قبل اونجا بودن و کلاس خاصی نداشتیم هرکاری مجاز بود .
وارد کلاس شدم که دستی از پشت گردنمو گرفت وقتی برگشتم آلیا بود
_سلام پرتقال جونم
_صدبار گفتم منو پرتقال صدا نکن بلوبری جونم
_هروقت تو بلوبری صدام نکردی منم پرتقال صدات نمیکنم
چند ثانیه بهم زل زدیم و بعد زدیم زیر خنده
_خب بیا بریم مدرسه رو بگردیم
_ما که بلدیمش
_آره اما الان چیزا/افراد جدیدی اضافه شده
_راس میگی ، بریم
و از کلاس هنر خارج شدیم
________________
«☠راوی»
داشت میدوید ، باید به قصر میرسید و پروژه جدیدش رو برای امپراطور رونمایی میکرد
به قصر رسید با اجازه کتبی امپراطور از نگهبان ها گذشت و داخل شد
دوباره شروع به دویدن کرد .. به در بزرگ اتاق امپراطور رسید
_سرورم ؟ اجازه ورود دارم ؟
_وارد شو
با اجازه امپراطور وارد شد .. اتاق بزرگ و سلطنتی و با رنگ های طلایی/سبز/مشکی بود .. امپراطور بالای اتاق روبه در روی صندلی پادشاهیش نشسته و دستش را زیر چانه ش گذاشته بود
فرد تعظیم کوتاه و نمایشی کرد و راست شد
_درود بر امپراطور
_درود بر تو ، چه میخواهی ؟
فرد دستگاه کوچک در دستش را بالا آورد و به امپراطور نشان داد
_سرورم همون چیزی که میخوتستید
امپراطور از جایش برخواست و بالای سر مرد جوان قرار گرفت
_خودشه؟
_بله سرورم ، دستگاه بازگردانی حافظه
نیشخندی زد :«عالیه...»
___________________
#نورو
بعد از مرگ گابریل و زنده شدن امیلی ما کوامیا به دست صاحبامون افتادیم البته جز من ، من هیچ صاحبی نداشتم چون گابریلم صاحب اصلیم نبود هر هولدر واقعی وقتی میراکلس رو میپوشه و انتخاب میشه روی گردنش علامت همون میراکلس نمایان میشه و تمام ما کوامیا میدونیم که هولدرای الانمون واقعی نیستن تنها هولدر واقعی ما کسیه که میتونه از تمام کوامیا استفاده کنه و روی گردنش علامت ققنوس داره ..
فک نمیکردم واقعی باشه تا اینکه خودم دیدمش ولی اون نمیخواد فعلا کوامیا از وجودش باخبر بشن منم اینو از صاحب جدیدم مخفی میکنم .. درسته من دزدیده شدم یا باید بگم پیدا شدم توسط لایلا راسی یا باید بگم « آرتمیس » ...
اون خیلی .. خطرناکتر از چیزیه که فکر میکنید!
___________________
« دنیا نابود شد چون پروانه تو دامه ، قِلب ها شکست چون گربه ناپدید شد ، امید ناامید شد چون عشق خاموش شد . »
____________________
خب تموم شد ..
لایک و کامنت کنید⊙︿⊙
یه راهنمایی : اون امپراطور همون ناشناسه تو پارت قبله که یکی درست حدس زد و گفت آدرینه !