The Last Detective Part2 (E)
آخرین کاراگاه : پارت ۲
های گایزززززز ... میس یو (مثلا از این پاچه گیری ها 😂)
چن روزیه نبودم ... ساری ک دیر ب دیر میذارم ... امروزم اجبار کردن برم مسابقات شطرنج و اونجا هم گوشیامونو میگیرن 😃💔
فردا دوباره مث قبل فعالیت میکنم:))
اینم پارت دو برو ادامه
تازه سوار ماشین شده بودم که یکدفعه یه موتور سفید با عجله کنار ساختمون پارک کرد و دو نفر که از جثه کوچیکشون مشخص بود دخترن، با کلاه موتور در ساختمون رو باز کردن. با اون لباس و حتی دستکش های مشکی، جای دیگه میدیدمشون فکر میکردم دزدن. چشامو ریز کردم و پشت سرش راه افتادم که کلاهشو برداشت و داد به دختر کناریش و موهای آبی رنگش رو شونه هاش ریخت. رفتم سمتش و صداش زدم
-: خانم، عذر میخوام.
با صدام به طرفم برگشت و یه نگاه تیز به سر تا پام انداخت. تا خواستم حرف بزنم دستشو سمتم دراز کرد
-: میشه از گوشیت استفاده کنم؟
-: ببخشید؟!
-: مال من انتن نمیده و خط ثابت هم پیامک نمیفرسته.
با حالت مشکوکی نگاش کردم و گوشیمو گذاشتم تو دستش.
-: مرسی
ی چند ثانیه باهاش ور رفت و یه پیام فرستاد
-: کانادا یا آلاسکا؟
-:ببخشید؟!
-: کدومش؟ کانادا یا آلاسکا؟
-: آلاسکا. از کجا فهمیدید؟
-: نفهمیدمش بلکه دیدم. مدل موها و وایسادنتون داد میزنه که توی ارتش کار میکردین، ولی از اونجایی که اینجا، توی ایستگاه پلیس هستین و ما از ارتش کسیو استخدام نمیکنیم، پس در حال حاضر ارتشی نیستین. و همچنین تتو کوچیک رو گردنتون مال یه گروه جاسوسی توی آلاسکا هست پس مامور سازمان جاسوسی آلاسکا بودین که تنها یه گروه وجود داشتن که توی یه حادثه نزدیک به 1 سال پیش کشته شدن و ظاهرا شما جون سالم به در بردید و دومین مورد، کف دستتون نشانه هایی از سرما زدگی هست که یعنی توی جای سرد به مدت طولانی بودید پس یا کانادا یا آلاسکا چون فقط این دوتا سازمان های جاسوسی مجهز دارن. یه خواهر داری که فکر میکنی اونقدری بزرگ نشده که بهش گوشی بدی پس از گوشی تو استفاده میکنه. برند پروانه کفشتون مال طراح مد معروف گابریل اگرست هست. از اونجایی که برند اگرست نزدیک به 5 سال هست که فعالیت نمیکنه و کسی دیگه از این برند استفاده نمیکنه پس شما فرد نزدیکی هستید که هنوز از کالاهاش استفاده میکنید. عطری هم که زدین مال برند اگرست هست و قبلا تبلیغات عطر رو پسرش انجام میداد پس شما آدرین اگرست هستی.... خب؟ ..... چند تاشو درست گفتم؟
با چشای گرد شده مثل خل و چلا نگاش کردم. اینقد سریع صحبت کرد که فقط چند ثانیه خیره بودم که حرفاشو هضم کنم. با یه نگاه این همه چیز کشید بیرون؟!
-: تقریبا همه رو. ببخشید من شمارو میشناسم؟!
-: آره، 5 دقیقس که با من آشنا شدی.
-: چطور فهمیدید خواهر دارم؟
همونطور که سرش تو گوشیم بود، بی خیال ادامه داد
-: کناره های سوکت مبایل چن تا خراش داره که این یعنی وقتی میخواسته شارژ بخوره چن بار برعکس شارژر رو زده که میتونه مال یه آدم الکلی یا بچه باشه. آدمای الکلی رو من خوب تشخیص میدم و شما جزءشون نیستی. گوشیتون 3 تا بازی داره که این یعنی یه خواهر یا برادر داری، بازی های آشپزی و لباس پوشیدن مال پسرا نیست پس خواهر داری.
صدای پیامک گوشیم اومد که گوشی رو دستم داد و سمت در رفت. درو باز کرد که گفتم
-: اسمتون چیه؟
همونطور که از در آویزون شده بود، گفت
-: مرینت دوپن چنگ و از قرار معلوم، از این به بعد باید همکار صدام کنی.
نیشخندی زد و رفت.
همکار؟! همکار از کجا اومد؟ صدای پیامک برای بار دوم اومد. خانم لستراد بود.
اول پیامو خوندم: مشخصات کاراگاه دوپن چنگ ......
دیشریدین نانای ... چطور بود 😃🤌🏻
لایک و کامنت یادتون نرههههه
لاو یو اللللل