چتری برای دو نفر (مقدمه)
سلام ^-^💙
رمان من :)💛
فقط مقدمه هست و چند خط بیشتر نیست لطفا بخونید و نظورتون رو درموردش بهم بگید ^-^💚
__________
*صدای بلند :
مرینت : این سومین باره ؛ مگه من چه اشکالی دارم مگه من آدم نیستم ؟ از همه بدم میاد !!! از همه تون متنفرم
*پرت کردن گلدون روی میز و گریه کردن*
*حدود نیم ساعت از آخرین رابطه ای که داشت میگذشت ... اون با سه نفر رابطه داشته اما همه شون ترکش کردن ... خودش هم نمینه که واقعا از چی میترسن و فرار میکنن روز ها و شبهای بعد از اونا سخت میشه و هر روز حالش بدتر میشه*
آدرین : خب امروزم به همهی کارام رسیدم همه چیز خوب بود ... اما خب بازم ته دلم انگار یه چیز هست که نمیدونم چیه ... خیلی از شبا با گریه صبح میشه ... حالم از این دنیای تکراری به هم میخوره دارم به خود کشی فکر میکنم شایدم به یه خواب عمیق ...
__________
نظرتون برام مهمه ^-^💜