نکاتی که باید بدونی!
باز کردن در وب با لگد*
های های کراشتون اومدهههه (زارت، هه هه)
آره دیگه مث یه خر خوب نشستم درسای فردام(که زیادم نبودنو) خوندم، مرور دوباره هم کردم، پسسس... گفتم طی وقت آزادم اینو آپ کنم
حالا بپرید برید ادامه مطلب
- از زبان صغری خانم
از زبون فلانی
کتابی خوندید که همچین چیزی توش باشه؟ بذارید خودم بگم: Nope
چون نویسنده باید به قدری توانایی داشته باشه که بتونه منظور درستشو برسونه و جوری بنویسه که خواننده خودش متوجه اینکه هر بار چه کسی جای اول شخص مفردو میگیره بشه. در کل چیز اضافی و رو مخیه، سعی کنید به جاش جوری از زبون کارکترا صحبت کنید که خواننده بدون نیاز به این چیزا منظورو بفهمه. البته خب این خیلیم تقصیر نویسنده نیست، خیلیا همینجوری نوشتن و معمولا هم به نظر میاد عیبی محسوب نمیشه، ولی در واقع، هست.
- قربون ناز کردنتون برم من😔
بذارید خیلی رک بگم: از کسایی که انتقاد پذیر نیستن، به شدت بدم میاد.
اینکه نوشتههاتو به قدری بی نقص ببینی که تا یکی ازت انتقاد میکنه بهش بتوپی، نهایت بی عقلی و حماقتتو نشون میده! :> مثلا یه بار توی تستچی ایرادات یه داستان میراکلسی رو کاملااا عادی بهش گفتم، و اون چیکار کرد؟ و اون چیکار کردددد؟ آره کامنتمو پاک کرد! :> چون حدس میزدم از اونجور آدماییه که بی جنبه بازی در میاره و احتمال داره کامنتو پاک کنه پس کپیش کرده بودم، و دوباره دادم، پارت بعدی داستانشو طبق چیزایی که گفتم درست کرد و ازش تشکر کردم. اما مدتی بعد بازم ادامه داستانش توی تستچی به چشمم خورد، رفتم ببینم چطو پیش میره و بعله، باز شده همون گوه سابق :/
و بعضیا حتی جوابتم نمیدن! آره دیگه.
جمع بندی حرفام: خر نباشیم، انتقاد پذیر باشیم.
پارت بعدی: عشق عشق بلا بلا بلا_ تفاوت رمان و گوز