پارت ۴ تو به ارواح اعتقاد داری؟
بفرماییدادامه مطلب ~
مرینت
اون پسره امد تو کلاس و معلم گفت : ادرین اگرست دانش اموز جدیدمونه
ادرین برو بشین
ادرین امد سمت من و گفت : میتونم اینجا بشینم ؟
من : االبته رفتم ته میز و اونم نشست
اصلا نمیفهمیدم معلم چی میگه فقط محو اون بودم و بهش نگاه میکردم
_________در راه خانه _______
مرینت
من : وای اون فوقالعادس !!!!!!!
اجوشی هم بی اهمیت به حرف های من گوش میداد و بهم نگاه کرد
من : بجز چشمای اون هیچ چشم دیگه ای با اون رنگ ندیدم !!! یه رنگ سبز خیلییی زیبا داره!
اجوشی بشکن زد و رنگ چشماش سبز شد و گفت : حالا دیگه دیدی
من : موهاش هیچ جای دنیا پیدا نمیشه !!!!
دستشو کشید توی موهاش و موهاش مثل ادرین شد
اجوشی : دیدیکه پیدا میشه اه اه چقدر بیریخت شدم
به حالت اولش برگشت
من : اون موها و چشم ها به هر کسی نمیاد فقط به ادرین میاد
اجوشی : نه بابا
به نظر اونم تو خیلی خوشگلی ؟