مخفیانه پارت9
برید ادامه مطلب
الکساندر****
دیدم اون ماشین چقدر اشناست انگار خیلی وقته دیدمش ایستادم راننده ماشین هم پیاده شد
خیلی عصبانی بود
اخه بخاطر چی؟ من که کاری نکردم که بخوام تاوان پس بدم
آدرین****
داشتم دنبالش راه میوفتادم و هرچی از دهنم درمیومد بهش میگفتم
تا اینکه ایستاد
پیاده شد دویدم سمتش یقه اش رو محکم گرفتم کمی بالا اوردم
گفتم با صدای بلند: تو داشتی با اون دختر چه غلطی میکردی ها؟!!!
ببین اگه بفهمم اون به تو علاقه داره یا تو علاقه بهش داری
ببین میزنم زنده زنده اتیشت میزنم الانم جرعت داری بهش
نزدیک بشو براش خود شیرینی بکن من میدونم باتو فهمیدی؟
الکساندر با عصبانیت که ولش کردم گفت: به تو هیچ ربطی نداره من و اون میخوایم چکار کنیم
پس خودتو وسط ننداز شاید عاشق من شد تو که نمیتونی کنترلش کنی که هی بگی اون کارو نکن هی اون ارو بکن
پس خودتو بیخود خسته نکن چوم من عاشقشم و نمیزارم کسی بهش چپ نگاه کنه!!!
من : میدونی اون باید خودش انتخاب کنه که کیو دوست داره
الکساندر: باشه بچرخ تا بچرخیم اقای اگراست
من با تعجب : تو فامیلی من رو از کجا میدونی؟
الکساندر: مثلا تو یک مدل معروف هستیا به نظرت کسی نمیدونه؟
مرینت****
اومدم خونه و خونه مثل همیشه مرتب بود و خالی رفتم غذا درست کردم و نشستم فیلم ببینم که صدای پیام موبایلم اومدم
رفتم چک کنم که دیدم ناشناسه
*********************
- سلام مرینت
سلام شما؟ و اسم من رو از کجا میدونید؟
- من رو نمیشناسی؟
خیر نمیشناسم تا زمانی که خودت رو معرفی کنی
- منم الکساندر
الکساندر؟
- اره خودمم
تو شماره من رو از کجا اوردی؟
- کار راحتی بود از الیا گرفتم
اها حالا چکار با من داشتی؟
- اره ازت یک سوال داشتم میخوام ازت بپرسم
خب بگو
- تو کی رو دوست داری؟
دواره ادرین گیر داده؟
- نه......نه اصلا فقط میخواستم بدونم تو کیو دوست داری ؟
ببین من هنوز بهش فکر نکردم
- فردا راستی من میام دنبالت باشه؟
امممم باشه من مشکلی ندارم فقط دور وایسا
- واسه چی؟
چون واسم حاشیه میسازن میگن این دختری که از استاد ایراد میگیره با پسر ها حرف میزنه
- نه نه اصلا هم اینطور نیست اگر هم چیزی شد بهم بگو باشه؟
باشه من باید برم بخوابم شب بخیر
- شب بخیر
--------------------------------
این پارت هم تموم شد امیدوارم از این پارت خوشتون اومده باشه
خدانگهدار