مخفیانه پارت ۷
برید ادامه مطلب 🤭
مرینت****
وای چقدر شکمم تیر میکشه الان من باید برم دانشگاه
باید سریع برم که آدرین جلوم رو گرفت و شروع به حرف
زدن : مرینت خودم میرسونمت آدرس دانشگاه
تورو دارم .
من باگریه: نه نم...ی..خوا....م خودم میرم و نمیخوام قیافه نحست رو ببینم میدونی با من چکار کردی؟؟
آدرین : تو که الان با این سر و وضع نمیتونی که راه بری
پس میرسونمت .
*** آدرین و مرینت در ماشین****
*: دیگه نمیخوام ببینمت نمیدونی با من چکار کردی هااا معلوم نیست چقدر دیگه دختر بازی کردی که من هم جزو شون هستم دیگه بعدی کیه میخوام اسمش رو بدونم
آدرین با کمی پوزخند: آره میدونم باهات چکار کردم ولی خدایی عجب بدنی رو فرمی هم داشتی(صداش رو میبره بالا ) ببین من هیچ وقت دختر بازی نکردم و تورو به عنوان دوست دخترم انتخاب کردم که همیشه با من باشی فهمیدی!
*: اگر نخوام دوست دخترت باشم چی؟ ها ؟
آدرین: متاسفانه دیر گفتی .
*:نگهدار رسیدیم.
آدرین: بفرمایید بانو .
*: خویی به تو نیومده
****دانشگاه ****
من:سلام آلیا اتفاقی افتاده همه چرا اینقدر خوشحالن؟
×: سلام مرینت نه فقط ظاهرا میگن ۱۵ نفر رو به کشور اسپانيا و بهترین شهر می برن فقط داخل کلاس ما
۵ نفر رو می برن و اون ۱۰ نفر رو کلاس های دیگه فقط لازمه امتحان بدی
و نتیجه رو هم ببینی
من:واقعاااا کی شروع میشه؟
×:احتمالا فردا شروع میشه تو هم میخوای امتحان بدی؟
من: آره
×:مرینت میدونی کی ها کاندید شدن برای امتحان؟
فقط قول بده عصبانی نشی؟
من: بگو کی ها کاندید شدن؟ نه عصبانی نمیشم فقط
بگو کی؟
آلیا درحالی که آب دهنشو قورت میده میگه: خب من و نینو و تو و ...
من: و چی آلیا؟ بدو دل تو دلم نیست سریع!!
×:و ادرین
صدای آلیا توی سرم تکرار میشد گفتم:چی آدرین هم قراره امتحان بده؟؟؟؟؟
×:اره قراره امتحان بده .
حالا استاد میاد بشین سر جات
استاد: سلام بچه ها میخواستم بگم که. ............
خب مرخصید
****بعد از دانشگاه.****
گفتم چون نمیخوام قیافه گند آدرین رو ببینم که حتی داخل جهنم هم ولم نمیکنه (و گریه میکنه و به سمت خونه میره) داشتم گریه میکردم که یهو....
________________________
این پارت هم تموم شد .
برای پارت بعد کامنت ها بالای ۱۵ تا باشه که پارت بدم
منتظر کامنت هاتون هستم.