عاشقانه های یک روز برفی
سلام دوستان من یه داستان جدید خب ، به زهنم رسید امید وارم که دوست داشته باشید 🙂🥰 حمایت کنین لطفا 😊😊😊😁😁😁
پارت یک ، عاشقانه های یک روز برفی 👇👇👇👇
از زبان مرینت :
پسره ی بیشور فک کردی کی هستی ؟ ، همینطور که با قدم های تند و بلند توی پیاده روی خیابان های شانزه لیزه قدم میزدم هر دم یک سنگ از روی عصبانیت پرت میکردم ، ،،،،،، رسیدم به خونه ، زنگ درو زدم اونم با حرص، فک کرده کی هس که منو اخراج میکنه نشونش میدم همینطور که توی افکارم غرق شده بودم ملانی رشته افکارمو پاره کرد ، بدون توجه به سلام های ملانی و غر غر های مامان به سمت اتاقم رفتم ، لباسامو عوض کردم و یه لباس راحتی دخترانه شیک پوشیدم ، هوووف اروم باش مرینت درست میشه ، میتونی یه جا دیگه کار پیدا کنی هووووف ......
ملانی ـ وا این باز چش شده ؟، میرم باهاش حرف بزنم شاید باز اخراج شده ، دیگه عادت کردیم به اخراج شدناش 😬 .
مری ـ چشام داشت گرم میشد که در باز شد .... ای خدا حتما اومده باز ، بازجوییم کنه
با صدای خسته ای گفتم ـ هوف ملانی چی میخوااای ؟
ـ باز چت شده ؟ جک باز اخراجت کرده ؟
ـ اوهوم
ـ ولش بابا پسره ی بیشور ، یه جا دیگه هم میتونی کار کنی ، طراحی های تو لیاقتش بیشتره .
مری ـ ملانی راست میگف من بخواطر یه قرار داد فقط تو اون شرکت ، کار میکردم بیشتر از دو بار هم اخراج شدم ، ولی به زور بابا ، باز هم تحمل کردم ، دیگه تو اون شرکت کوفتی کار نمیکنم ، توی افکارم بودم که با صدای مامان به خودم اومدم ...
سابین ـ دخترااااااااا بیاین شاااام
ملی (ملانی) ـ اومدیم ماماننننننن
مری ـ متمان برای شام صدامون زد از اتاق خارج شدیم داشتیم از پله ها پایین میومدیم ، خونمون یه خونه ۴ اتاقه بود یکی برای من یکی ملانی و انتونی ، اره ملانی و انتونی خواهر برادرم بود . که پام لیز خورد و از پله ها افتادم زمین ، همزمان انتونی داشت از اتاقش بیرون میومد که دید من افتادم زمین و زودی خودشو رسوند و بغلم کرد ،
انتونی ـ چیزیت نشد خواهری ؟
ـ نه نه اخخخخخ سرم ، ایش برو ببینم بزغاله 😶 فیلیم هندیش نکن
ـ ایششش بشین سرش برو کیششش ، دلتم بخواد😌😌
ـ بچهه ها دعوا نکیییین بیاین شام که ملی و تام تمومش کردن
ـ ـ اومدیییییییییم
خببب یکم اولاش مسخرس 😬😬😬😬
بهتر میشه منننن امییید دارممممم😁😁😁
لطفاً نظر بدین تا اشکالاتم رو هم بفهمم و اصلاح کنم مغسی سایووناراااااا😁😁😁
و اینکه حد اقل اگه به ۵ تا نظر رسید بعدیو میزارم
اگه هم نرسید که .... نومودونم 😁😁😁😁
خب ......... ساااااایووووونااااراااااااااااااا