وبلاگ لیدی باگ

بپرید ادامه

تا ابد کنارت میمونم💕

پارت چهارم

مرینت

 نفس نفس از خواب پریدم

نه..نه این ممکن نیست

نویسنده نامه پدر و مادرم رو کشت!

پس حدسم درست بود..اون به دنبال تاج و تخت فرمانروایی عه..

من نمیزارم..نمیزارم به خواسته اش برسه

یادمه وقتی ۱۲ سالم بود مادرم میگفت:

"مرینت،تنها خواسته ای که وقتی مُردم ازت دارم اینه که نداری تاج و تخت فرمانروایی به دست کسی بیوفته

پدربزگت کلی تلاش و جنگ کرد تا فرانسه رو فتح کنه

پس از کشوری که در آینده بر اون فرمانروایی میکنی به خوبی محافظت کن"

مطمئنم با کمک آدرین میتونم به خواسته مادرم عمل کنم

غرق فک کردن بودم که آدرین وارد اتاق شد و گفت:بنظر میاد نگرانی..چیزی شده؟

گفتم:اتفاقی افتاد که جدی نگرفتیش

بخاطر اون خبیث پدر و مادرم کشته شدن

-اون خبیث؟

+منظورم همون نویسنده نامه اس..تو نامه اش به این اشاره کرده بود که به زودی تاج و تخت رو ازتون میگیرم

حالا که فرمانروا و ملکه فوت کردن ما ضعیف شدیم و به زودی میتونه فرمانروایی رو اَزمون بگیره

-نگران نباش..نمیزاریم این اتفاق بیوفته

من همیشه کنارتم چون بهترین دوستمی(شیز جاست فرند🗿😔)

اینو گفت و از اتاق بیرون رفت 

چند دقیقه بعد از رفتنش،خدمتکار واسم یه لیوان شربت آورد و برام گذاشت و از اتاق بیرون رفت(چه بی ادب😔)

تاحالا همچین شربتی رو ندیده و نخورده بودم..یه رنگ مشکی روشنی داشت..شاید جدیده

خوردمش و تصمیم گرفتم برم تو باغ و زیر این هوای بارونی زیبا قدم بزنم

چتر ام رو برداشتم و طرف باغ حرکت کردم

چه هوای زیبایی بود

🌸🌸🌸

🌸🌸

🌸

خب این پارت هم تموم شد

از این پارت به بعد قراره خیلی هیجانی بشه

اگه کامنتا پایین باشه شاید ادامه ندم