
تا ابد کنارت میمونم!💕 p2

بپرید ادامه
تا ابد کنارت میمونم!💕
پارت دوم
از زبان مرینت
خیلی دلم میخواست بدونم نویسنده نامه کیه و میخواد چیکار کنه
ولی فعلا جوابی براش نداشتم
تو فکر بودم که یهو یه نگهبان با عجله رسید و گفت:پرنسس،پادشاه و ملکه و جانشین رسیدن.
فوری به طرف در قصر حرکت کردم و به استقبالشون رفتم
با خوشحالی دویدم سمتشون و بهشون سلام کردم
اونا هم جوابمو دادن
__________________
+آدرین..یه لحظه بیا کارت دارم
-حوصله ندارم میشه همینجا بگی
+نه بیا دیگه
میخواستم راجب اون موضوع باهاش حرف بزنم
+خب ببین آدرین..من دیروز داشتم اتاقم رو تمیز میکردم که با به چیز عجیب مواجه شدم
با نگرانی گفت:چی؟ سوسک و این چیزا که نیس نه؟😐
میفهمه چی میگه؟آخه سوسک؟
گفتم:نه سوسک چیه خدایی..با به نامه مواجه شدم
توش نوشته بود "زندگیتو بهم میرنم،منتظرم باش"
گفت:چیز زیاد مهمی نیست
+چطور جدی نگرفتیش؟شاید منو بکشه یا یکی از اطرافیانم رو..شایدم بخواد تاج و تخت رو اَزمون بگیره
انگار براش چیز مهمی نبود..
گفت:شاید اتفاق بیوفته.. حالا نگهبانا رو بیشتر میکنم
+ولی من میترسما
-نترس چیز خیلی مهمی نیس
☁
آنچه در قسمت بعد خواهید خواند:
خواهش میکنم بیدار شین..خواهش میکنم
☁
خب تموم شد.
بگین چطور بود؟
پارت های بعد خیلی هیجانیه😄