
♥️سه تفنگدار♥️

کم مونده بود پارت های پانی امیدوارم خوشتون بیاد کامنت و لایک فراموش نشود عزیزانم 👌🏻🤝🏻♥️🌹
من چقدر خوبم ک روز تولدمم پارت میدم
عزیزم؟
ا ه خدا من میخواستم سرش داد بکشم بگه چرا؟چرا الان اما سکوت کردم اصلا اوان حرف رزدن نداشتم لال شده بودم و ب زندگیم فک میکردم...چرا .ن باید اینقدر بر شانس باشم خدایا داشتن عشق اینقدر لیاقت میخواد ک من ندارم هقی زدم آدرین منو بیشتر ب خودش فشار داد انگار من یک شی ارزش مند بودم و اون میترسید ک از بدش صدای شخصی ک بلا سرمون بود آدرین رو ب خودش آورد...آدرین جان خانوم دوپن برای مند تا سوال باید بیاد کلانتری آدرین بلند شو و گفت: بله درسته
یس زن اومدن کمکم کردن تا بلند بشم ....هرچقدر میدونستم بهشون گفتم تو راه برگشت ب شیشه تکیه داده بودم و ب زندگیه مزحکم فکر میکردم سرد بود مثل من سرد بود صراش،،حرفاش تو ذهنم اکو میداد هیچ کس حرفی نمیشد انگار متوجهدشده بودن ک ب تنهایی نیاز دارم ضحم این همه اتفاق کار آسونی نبود
^^^^^
گذشت نمیدونم چقدر یک هقته دو هفته یا بیشتر؟تو این مدت فهمیدم رفیلیکس و لایلا زن شوهر بودن و برای بالا کشیدن پول خانوادگی آگرست این کار هارو انجام دادن آدرینرپلیس مخفی بود و پدرم هم میدونست ک این طوریه در واقع آدرین بود ک بابام رو راضی کرد پوزخندی گوشه لبم نشست هه حتی براش مهم نبودم ک ب فکر من باشه چ اتفاقی برای من میوفته اون هرگز دوستم نداشت
مرینت مرینت
ب سمت صدا برگشتم آدرین بود
چیه؟
وی دیگر توان نوشتن ندارد ببخشید اگه کم بود
کامنت و لایک فراموش نشه عزیزانم