
ویبره...هوگو

وشوت ادامه
رفتم نزدیکتر و دکمه خاموش اون دستگاه و زدم
اون سیم پیچیایی رو که به هوگو متصل بودو کندم گوشمو بردم نزدیک قلبش
با صدای یک نواختی میزد
بغلش کردمو بردمش پیش ادرین
ادرین دستپاچه شده بود فورا گرفتش
همه رو فرستادم بیرون
خودم همه جارو چک کردم و رفتم بیرون
وقتی دورو اطرافو نگاه کردم احساس کردم همه چی عوض شده
کوچه پس کوچه های پاریس خیلی تمیز شده بودن
روی زمین خبری از خون نبود
حالا ما همه گی به زندگی خوش برگشتیم
............................................................
سوپر ماکتیا دوباره شلوغ شده بودن
هوگو دوست پیدا کرده بود آلیا و نینو رفته بودن سر خونه زندگیشون
البته لوکا و کلویی هم رفته بودن الان یه کوچولو تو راه بود
۵ماهی از اون سالهای نحس گذشته بود
پایانخ