رمان عشق ناشناخته
سلام چطورید؟ می خوام یه رمان بنویسم با اسم عشق ناشناخته اگر تعداد لایک ها و کامنت ها زیاد باشه حتما ادامه میدم پس به ادامه مطلب برید تا نصف پارت اول رو بخونید
امروز روز اولیه که قراره با اون در مورد چیزی به جز موسیقی حرف بزنیم واقعا استرس دارم . خب اون درسته که به حسش نسبت به من اعتراف کرده ولی خب من هنوز نمیدونم دوسش دارم یا نه .
خداکنه بیاد . خیلی دوست دارم باهاش حرف بزنم خصوصا اگر در مورد احساساتم باشه . میدونم که موسیقی اون من نیستم ولی من دوسش دارم و امیدوارم بفهمه . اون موسیقیه زیبایی داره اما خودش ازش مطمعا نیست و بلاتکلیفه
ای بابا دوباره این دختره ست که هوف
الو !
خب اگر تا اینجا ش رو دوست داشتید لایک و کامنت فراموش نشه