ویبره
بچه ها لینک پروفایل رمان پاک شده باید از اول بزنمش
این پارت پزوفایلشو از رو کاور ورداشتم
-اومدم به مرینت بگم که شب جلسه هست
-مگه ۱ساعت پیش خودت بهم نگفتی خبرش کنم پس اینجا چه قلطی میکنی
چشام از خدقه داشتن میافتادن بیرون چه ادمی بوده
-به توچه اخه مگه تو مفتشه اونی که طرفداری شو میکنی
- اینش به خودم مربوطه حالا گورتو گم کن بیرون تا با تفنگ مختو نترکوندم
تاحالا انقد ادرینو عصبی ندیده بودم البته تو این ۳ سال
اونم بدون اینکه حرفی بزنه رفت بیرون اما یه لبخند خبیث روی لباش بود جوری که من میترسیدم
-پسره ژنده پوش فکر کرده کیه
رفتم سمت ویبره الیا یه پیام گذاشته بود
گذاشتمش رو بلند گو تا هوگو رو بگیرم که چیزی شنیدم که باور نمیکردم
-سلام مرینت عزیز من الیا سزار هستم و خبریو که بهم نگفتیو دارم به گوشت میرسونم
من جای نینو رو فهمیدم .....اخخخخخخ
بعد پیام قطع شد
از ترس یه جا خشکم زده بود آلیااا
فورا جهت یاب ویبره رو روشن کردمو جای ویبره آلیا رو اسکن کردم
دختره احمق نزدیکای سازمان مبتلا ها اخرین جایی بوده که بوده
ادرین فورا یه لیوان اب خورد و تفنگاشو بست به کمرش و هوچو رو گرفت بغلش
-بریم
یه نگاهی انداختم بهش
-ادرین بگرو کجا میبری هاا
-خب چیکارش کنم
-هوگو میتونی چند ساعت تنها بمونی
-چرا نتونم
-پس میری پیش کلویی و لوکا
.................................................................
هوگو رو دادیم پناهگاه ۱دست جولیکا چون لوکا و کلویی ماموریت داشتن
فورا از اونجا حرکت کردیم ماسکای مخصوصمونو زدیم به صورتمونو لیاسای زد مبتلا پوشیدیم و وارد سازماو شدیم اولین چیزی که رسید دستمون خون بود که روی زمین ریخته بود
رفتیم جلو تر که یه مبتلا صاف وایساد جلو صورتمون اما بهمون حمله نکر بلکه یه کاغذ داد دستمون
وقتی بازش کردم دیدم روش نوشته
>یوهاهاهاها مرینت تونستم بکشونمتون اینجا نینو تو بخش شماره ۴ گیر افتاده تا دیدار بعد بایs.a <
س و آ اما واسه آلیا آ و س بود
-یسسسسس فهمیدم
-چیو
-این ادرس شماره ۲آلیا واسه رد گم کنیه
این پارت اول امشب
ساعت 3.15 دقیقه