وبلاگ لیدی باگ

پارت ۵

وقتی خنده هوگو تموم شد با یه صحنه عجیب رو به رو شد و عقب عقب اومد سمت من

منم که تو اتاق مخفی قایم شده بودمو از قسمای مشاهده گر بودم اومدم بیرون

وقتی به چهره اون شخص نگاه کردم فهمیدم اون ادرین نیست 

هوگو پشت سرم قایم شده بود

اون همون معاون جدیدمون بود 

-میبینم راحت با بچه ها گرم میگیری

-خب 

-شب یه جلسه اضطراری هست 

-چرا یه نفر دیگرو نفرستادی که بیاد و این و بگه

-مگه جرمه که اومدم بیرون

اخمام رفتن تو هم در این اندازه تند تاحالا کسی جرعت نکرده باهام حرف بزنه

یه پوز خندی زدمو برگشتم

-گمونم از وقتی که معاون شدی داری زیادی خودتو میگیری نه!

-کار اشتباهی کردم بهت رتبه دادم ؟ ادرین و ببین از اون یاد بگیر

-کاریه که کردی وظیفت بود.منتم میزاری؟

همون موقع هوگو پامو چسبید 

-میشه دیگه دعوا نکنید

یه نگاهی به اون پسره کنه انداختمو یه نگاهیی هم به هوگو بعدش دندونامو کشیدم به هم و گفتم

-این بار فقط برای هوگو دفعه بعد پوست سرتو میکنم 

بعد هوگو رو گرفتم بغلمو گذاشتمش روی تخت و رفتم تا در پشتیو ببندم که دیدم ادرین گوش وایساده بود

-اینجا چیکار میکنی چرا نمیای تو

یکی از دستاشو گذاشت توی جیبش و با یکی دیگه موهاشو گرفت و داد عقب 

کشیدمش تو درو بستم 

صدای هوگو اومد

-سلام بابایی

ادرینم بغلش کردو تو هوا چرخوندش

-سلام پسر بابا

با دیدن معاون رفت سمتشو 

یه نگاه چپ بهش انداخت

-تو خونه من چیکار میکنی

-اومدم......

پایان پارت

خیلی کوتاه بود میدونم اما ببخشید