عشق خلافکار من پارت ۵
اینم از پارت ۵امیدوارم خوشتون بیاد😚
نینو:اع داداش
فلیکس :مرینت و الیا و لوکاو...... اماده اید
الیا و مرینت....: بله
فلیکس :خب من بلیت گرفتم دوتا دوتا برین لوکا و مرینت شما باهم الیا کیم شمام باهم بقیه هم جدا جدا برین
ادرین : بچه من پرس و جو کردم فهمیدم فقط دو هواپیما میره به نیویوک پس باید جدابشیم ۵نفر تو اون۵نفرم توی این یکی هواپیما فهمیدین
نینو و...:چشم
فلیکس :خوب الان جدا میشیم مرینت الیا لوکا میلن اون هواپیما بقیه هم با من میریم اون هواپیما
مرینت و الیا و لوکا :چشم
ادرین :نینو منو تو و مایک و...میریم اون هواپیما بقه هم اون یکی
مرینت : رفتیم با لوکا و میلن الیا نشستیم تو هواپیما منو لوکا کنار هم الیا میلن هم جلوی ما
ادرین :داشتیم با نینو و مایک و مایکل و میشستیم که دیدم همون دختره ی اون روز اونجاست صندلی پشتیش نشستم به نینو گفتم که جلومون نشستن
نینو : ادرین اون دختره که بهت گفتم عاشقشم اون دو تا صندلی جلومونه
ادرین: وای نینو هنوزم بیخیالش نشدی
مرینت :از هواپیما پیاده شدیم که بریم هتل
ادرین :نینو باید ببینینم کدوم هتل میرن ما هم باید بریم اون هتل
نینو :باش داداش
الیا :برم هتل مارگانیا (از خودم گفتم)
مرینت و لوکا :باش
ادرین :با ماشین افتادیم دنبالشون دیدیم رفتن هتل مارگانیا نینو سریع برو برامون اتاق بگیر
الیا :رفتیم داخل اتاق وای چه اتاق قشنگیه
مرینت :اره خیلی خوبه
مایک :داداش نقشه چیه
ادرین :برو یه دوربین وصل کن به در که وقتی رفتن بیرون بفهمیم
مایک :چشم