عشق خلافکار من پارت ۵

اما اما اما · 1400/10/17 12:37 · خواندن 1 دقیقه

اینم از پارت ۵امیدوارم خوشتون بیاد😚

نینو:اع داداش

فلیکس :مرینت و الیا و لوکاو...... اماده اید

الیا و مرینت....: بله

فلیکس :خب من بلیت گرفتم دوتا دوتا برین لوکا و مرینت شما باهم الیا کیم شمام باهم بقیه هم جدا جدا برین   

      ادرین : بچه من پرس و جو کردم فهمیدم فقط دو هواپیما میره به نیویوک پس باید جدابشیم ۵نفر تو اون۵نفرم توی این  یکی هواپیما فهمیدین

نینو و...:چشم

فلیکس :خوب الان جدا میشیم مرینت الیا لوکا میلن اون هواپیما بقیه هم با من میریم اون هواپیما 

مرینت و الیا و لوکا :چشم 

ادرین :نینو منو تو و مایک و...میریم اون هواپیما بقه هم اون یکی

مرینت : رفتیم با لوکا و میلن الیا نشستیم تو هواپیما منو لوکا کنار هم الیا میلن هم جلوی ما 

ادرین :داشتیم با نینو و مایک و  مایکل و میشستیم که دیدم همون دختره ی اون روز اونجاست صندلی پشتیش نشستم به نینو گفتم که جلومون نشستن 

نینو : ادرین اون دختره که بهت گفتم عاشقشم اون دو تا صندلی جلومونه 

ادرین: وای نینو هنوزم بیخیالش نشدی  

مرینت :از هواپیما پیاده شدیم که بریم هتل 

ادرین :نینو باید ببینینم کدوم هتل میرن ما هم باید بریم اون هتل 

نینو :باش داداش 

الیا :برم هتل مارگانیا (از خودم گفتم)

مرینت و لوکا :باش 

ادرین :با ماشین افتادیم دنبالشون دیدیم رفتن هتل مارگانیا نینو سریع برو برامون اتاق بگیر

الیا :رفتیم داخل اتاق  وای چه اتاق قشنگیه 

مرینت :اره خیلی خوبه  

مایک :داداش نقشه چیه

ادرین :برو یه دوربین وصل کن به در که وقتی رفتن بیرون بفهمیم

مایک :چشم