عشق خلافکار من پارت ۳

اما اما اما · 1400/10/16 21:31 · خواندن 2 دقیقه

این پارت فقط بخاطر نظرای خوشگلتون وگرنه نمیزاشتم 

 

عشق خلافکار من پارت ۳

نینو :تا ادرین رو دیدم بدو بدو رفتم بهش همه چیو گفتم 

ادرین:پس اون دختره بدو بدو رفتم تو اتاق مدیریت دیدم دوربینا غیر فعالن وای گولمون زدن  

نینو : داداش من شماره پیاک ماشینشون رو گرفتم 

ادرین: افرین بدو ده شماره پلاکو تا نینو پلاک رو داد به بچه ها زنگ زدم که ماشینو پیدا کنن بهم گفتن کجاس با نینو افتادیم دنبالشو 

مرینت ‌:وای الیا پلیسا افتادن دنبالمون بد بخت شدیم 

الیا : همش بخاطره منه که دنبالمون افتادن ببخشید😭

مرینت :وای الیا اشکال نداره الان یه کاری میکنم گممون کنن زنگ بزن به رئیس بگو یه ماشین بفرسته زیر پل 

الیا :باش و زنگ زد 

نینو :داداش به بقیه بگم بیان 

ادرین :اره بگو بیان

الیا:ماشین اونجاس 

مرینت :الیا ماشین نگه میدارم با چمدان میره پیش رئیس منم اینارو یه کاریشون میکنم میرم تو فروشگاهی یا یجا دیگه وقتی که گمم کردن میاد

الیا:اما

مرینت :اما بی اما برو

ادرین :یهودیدم سرعت ماشین زیاد شد منم سرعت ماشین رو زیاد کردم یهو دیدم سرعت ماشینو کم کرده

نینو :داداش اینا مشکوک میزنن نکنه تله باشه

ادرین :نه بابا

مرینت :الیا رو پیاده کردم سرعت ماشینم کم که برم یه جا دور از مخفیگاه 

ادرین :سرعت ماشینمو زیاد کردم رفتم جلو ماشینش رو گرفتم پیاده شدم اسلحه خودم رو گرفتم رفتم سمت ماشین 

مرینت:دیدم پیچید جلوم سریع اسحه ی خودم رو برداشتم پیاده شدم اون اسلحه داشت البته اونا دو نفر من یه نفر

ادرین : تو چشمای دختره نگاه کردم چقد چشماش قشنگ بود ازش پرسیدم اسمش چیه

نینو :ادرین چیکار میکنی این چه سوالیه

مرینت :فک نمیکنم به تو ربطی داشته باشه 

ادرین ‌: اسلحه تو بزار زمین 

مرینت :یه نیش خند زدم وگفتم به همین خیال باش و سوار ماشین شدم با تمام سرعت زدم به ماشین پلیسه و فرار کردم

ادرین ‌:همش موقه ای که اول تو چشماش نگاه کردم جلو چشمام بود خیلی نا بود چشماش  به خودم گفتم نه نمیتونم عاشق یه خلافکار بشم 

خب بسه برید لالا کنید😴