عشق خلافکار من پارت ۳
این پارت فقط بخاطر نظرای خوشگلتون وگرنه نمیزاشتم
عشق خلافکار من پارت ۳
نینو :تا ادرین رو دیدم بدو بدو رفتم بهش همه چیو گفتم
ادرین:پس اون دختره بدو بدو رفتم تو اتاق مدیریت دیدم دوربینا غیر فعالن وای گولمون زدن
نینو : داداش من شماره پیاک ماشینشون رو گرفتم
ادرین: افرین بدو ده شماره پلاکو تا نینو پلاک رو داد به بچه ها زنگ زدم که ماشینو پیدا کنن بهم گفتن کجاس با نینو افتادیم دنبالشو
مرینت :وای الیا پلیسا افتادن دنبالمون بد بخت شدیم
الیا : همش بخاطره منه که دنبالمون افتادن ببخشید😭
مرینت :وای الیا اشکال نداره الان یه کاری میکنم گممون کنن زنگ بزن به رئیس بگو یه ماشین بفرسته زیر پل
الیا :باش و زنگ زد
نینو :داداش به بقیه بگم بیان
ادرین :اره بگو بیان
الیا:ماشین اونجاس
مرینت :الیا ماشین نگه میدارم با چمدان میره پیش رئیس منم اینارو یه کاریشون میکنم میرم تو فروشگاهی یا یجا دیگه وقتی که گمم کردن میاد
الیا:اما
مرینت :اما بی اما برو
ادرین :یهودیدم سرعت ماشین زیاد شد منم سرعت ماشین رو زیاد کردم یهو دیدم سرعت ماشینو کم کرده
نینو :داداش اینا مشکوک میزنن نکنه تله باشه
ادرین :نه بابا
مرینت :الیا رو پیاده کردم سرعت ماشینم کم که برم یه جا دور از مخفیگاه
ادرین :سرعت ماشینمو زیاد کردم رفتم جلو ماشینش رو گرفتم پیاده شدم اسلحه خودم رو گرفتم رفتم سمت ماشین
مرینت:دیدم پیچید جلوم سریع اسحه ی خودم رو برداشتم پیاده شدم اون اسلحه داشت البته اونا دو نفر من یه نفر
ادرین : تو چشمای دختره نگاه کردم چقد چشماش قشنگ بود ازش پرسیدم اسمش چیه
نینو :ادرین چیکار میکنی این چه سوالیه
مرینت :فک نمیکنم به تو ربطی داشته باشه
ادرین : اسلحه تو بزار زمین
مرینت :یه نیش خند زدم وگفتم به همین خیال باش و سوار ماشین شدم با تمام سرعت زدم به ماشین پلیسه و فرار کردم
ادرین :همش موقه ای که اول تو چشماش نگاه کردم جلو چشمام بود خیلی نا بود چشماش به خودم گفتم نه نمیتونم عاشق یه خلافکار بشم
خب بسه برید لالا کنید😴