عشق شکسته: پارت 3 فصل 2
یک...دو...سه.. صداش هنوز توی گوشامه
چهرش هنوز جلوی صورتمه
هرجا میرم می بینم
کسی نفهمید.. کسی نفهمید...
کسی نفهمید چه دردی میکشم
کسی نفهمید دردی که من میکشم
از یک مرگ فجیع بدتره
اوه اوه اوه
هر روز با مرگ درگیره.
اما کسی نفهمید چرا
او اواو
اون جواهر زندگیم رو تغییر داد
تغییرم داد
کاری کرد که عشق رو تجربه کنم
خرد شدن رو تجربه کنم
بفهمم کسایی که یک عمر خرد شون میکردم
چه زجری میکشیدند
او اوه
اون یک رازایی داره
راز های بزرگ
او او
همه چیز توی دنیایی که افسانه ها واقعی میشن ممکنه
همه چیز ممکنه
همه چیز توی دنیایی که خوناشام ها و گرگینه ها هستن
ممکنه.
همه چیز هایی که توی دنیا ی ادما غیر قابل تصوره
اینجا کاملا عادیه.
او او او
این یه داستانه
ولی از اون داستانایی نیست که رومئو به ژولیت میرسه
این یه اهنگه
یک اهنگ مرگ اساست
همه چیز توی این دو دنیا ممکنه
دنیا ی ادما و دنیای افسانه ها
همه چیز امکان داره
از یک یا دو شایدم سه پارت بعدی یکسری شخصیت جدید هم وارد ماجرا میشن. و راستی چرا نظراتم اینقدر کم بود؟ مگه نگفتم اگه نظر ندید پاها و دستاتون رو قلم میکنم؟ اگه این بار هم نظر ندید دیگه ادامه نمیدم!
فردا*
خانوم بوستیه: بچه ها این ویودیو ی اموزشی رو میخوایم ببینیم.
ویدیو: دانشمندان توانستند علاعم تبدیل یه فرد کاملا عادی به یه تخسیر شده رو کشف کنند و بهتر است بدانید افرادی که به تسخیر شده تبدیل میشند از جایی که توسط تسخیر شده زخمی شده است تبدیل میشند. ممکنه بگید ما این زخم رو چطور تشخیص بدیم. خیلی ساده است اگه دور زخمی به شعاع 1 سانتی متر قرمز سرخ بود بدانید که اون فرد همین چند ساعت پیش الوده شده و اگه اون رنگ بنفش بنفش بود نشون دهندهی اینه که فرد حدود یک هفته پیش الوده شده و اگه اون ناحیه سبز کبود بود یعنی اینکه سریعا محل رو تخلیه کنید چون اون فرد در عرض 15 دقیقه به یک تسخیر شده تبدیل خواهد شد.
خانم بوستیه: خب بچه ها فیلم تموم شد. حالا لطفا برید تو حیاط تا شما رو بررسی کنند.
و سالم بودن شما رو تو دفترچه ی اسامی ثبث کنند.
(بچه ها میرن تو حیاط)
مامور: ما اسامی شما رو صدا میزنیم و شما دونه دونه میایید پیش من و اون یکی مامور. الیا سزار.الکس( فامیلش رو نمیدونم)و در ضمن ما زخما رو بررسی می کنیم تا یه وقت ساختگی نباشند.....
) چند دقیقه بعد (
1(مامور اولی=1 مامور دومی=2):تا اینجا بیشتر بچه ها چیزیشون نیست بقیه رو معاینه کنیم.آدرین اگراست. امیر رضا تقی زاده.
: 1سالمه
: 2سالمه
لوکا کوفی.میلن(فاملیش رو نمیدونم) جولیکا کوفی . کلویی بنژوا
: 2سالمن
: 1سالمن ... ..مرینت دوپنچنگ بیا پیش من. و الناز تقی زاده برو پیش مامور دومی.
: 2خب دختر خانوم یه نگاهی بندازم.اوه یه زخم تازه که دورش قرمزه ولی بزار ببینم. اینکه ابمیوه هست یه لکه ی دیگه رو لباس خب مثله اینکه ایشون سالمن و فقط یکم حواسش پرت شده و ابمیوه ریخته رو دست و لباسش.
: 1خب عزیزم بهتره از 13 روز باقیماندت لذت ببری.
مرینت: چی؟ منظورت چیه؟
: 1خودت به ساق پات نگاه کن.
مرینت: ای وای.
: 1خب ما بریم.
آلیا: خب مرینت نتیجه چی شد؟
مرینت: یه نگاه به ساق پام کن.
الیا: خب الان میفهمم چرا تو فکری.
آدرین: خب چی گفت؟
الیا: چیزی نگفت و من یه نگاه به ساق پاش انداختم و یه زخم با شعاع قرمز رنگ دیدم...........ماجرا ادامه دارد....................
خواننده ها: چرا؟؟؟؟؟؟؟ چرا مرینت؟؟؟؟؟ چرا این بلا سر الناز نیومد؟؟؟؟؟ مرینت چه گناهی کرده که الان در معرض تسخیر شدگیه؟؟؟؟
ماریا: یکی یکی, اروم باشید تا وقتی الین بیاد من مسئولم پس همگی یک نفس عمیق.
یکی از خواننده ها: راستی الین کجاست.
ماریا: الین به علت مقدار کم نظرات خوابش برده.
خواننده ها پس ما اینقدر نظر میدیم تا شما دوتا ندونید باهاشون چیکار کنید.
الین: کار خوبی میکنید.