وبلاگ لیدی باگ

شروعی غیر منتظره ...

سلام خدمت همگی🙋🏻‍♀️

تقریبا یه ۲ ماهی میشه که ازم خبری نیست اونم همش به خاطر امتحانات و دغدغه های دیگس. حقیقتا تازه یه ۲ یا ۳ روزه که وقت آزاد گیرم اومده می تونم سری به وب بزنم .قبول دارم که همگی باید اصل رمان رو فراموش کرده باشید و ازم دل خور یا .... ولی خب یه سری هاتون هم جدیدی و آشنایی آنچنانی باهام ندارن. من یلدا هستم نویسنده رمان خیانت. 

با اینکه نویسنده ام ولی مقدمه چینی خوبی ندارم ،راستش میخوام راحت حرف بزنم. من تازه اولین بار هستش که شروع به نویسندگی کردم و آنچنان هم حرفه ای نبودم چون قبلا فقط دیالوگ یا یه داستان کوتاه می‌نوشتم و برای اولین بار شروع به نوشتن رمان و داستان کردم و خیلی بیشتر از اون چیزی که انتظار  داشتم حمایت شد و همش رو هم مدیون شمام .ولی خب چون اولین داستانم بود پایه ی محکم و خوبی نداشت و میتونم بگم خواننده از ادامه دادن رمان زده و خسته میشد ‌به خاطر همین قصد دارم که این داستان رو همینجا به پایان برسونم و یه رمان شکست خورده باقی بزارم و پر قدرت تر و قوی تر به شروع یه داستان جدید بپردازم. نمیدونم خوشحال میشید یا نه ولی خب واقعا علاقه ای به ادامه دادن رمان خیانت ندارم چون واقعا به وقفه هایی که افتاده هم از چشم من و هم از چشم شما ها افتاده . 

و اینکه میخوام پایان داستان خیانت رو برای همتون مثل یه رمز و راز باقی بزارم. قراره که از هفته ی آینده رمان جدیدی رو به اسم "پادشاهی گناه" شروع کنم که مطمئن  هستم عاشقش میشید چون داستانی هست با بالا و پایین های متفاوت و یه داستان با ژانر تاریخی که قشنگ چند تا مثلث عشق خواهیم داشت. توضیحات این رمان جدید رو احتمالا تا جمعه هفته آینده بزارم. امیدوارم اینبار بد قولی نکنم و سر وقت پارت ها رو قرار بدم ،البته امیدوارم. همینطور اینکه قراره قلم من هم تغییر کنه و سبک کاملا جدید و متفاوتی رو در کنار هم تجربه کنیم .

در کل امیدوارم طرفدار های قبلی من رو نکشن و اجازه بدن داستان اصلی خودم رو شروع کنم . اگر هم دنبال اسپویل ماجرای کلی رمان خیانت هستید به زودی توی یه پست بهتون میگم. خب همین دیگه ..... 

دوستون دارم ،فعلا .بابای ❤👋