𝟑𝟔𝟓 روز با تو ❾❶ 𝓟𝐚Řⓣ
سلاممممم به همه اومدن با پارت جدید
"شروع فلش بک"
"الکس"
از ویلای خوشکلی که تو جنگل داشتم اومدم بیرون فردا پرواز دارم باید برم ولی دوباره بر میگردم " برای انتقام "
داشتم از کنار یه درخت رد میشدم که رو صورتم یه چیزی چِکه کرد اول فک کردم بارونه ولی نع دستمو بردم سمت صورتم دیدم که اون خونه چند قطره دیگه هم تو صورتم خون چِکه کرد وقتی که به بالا نگاه کردم یه چیزی اونجا بود اول فک کردم یه پرنده چیزی است ولی فهمیدم نع پرنده نبود چون موهاش معلوم میشه بعد کلی بدبختی رفتم رو درخت بلندش کردم با احتیاط اومدم پایین گذاشتمش رو زمین موهاشو از صورتش زدم کنار اون یه دختر بود نبضش خیلی کم میزد بلندش کردم بردمش تو ماشین استارت زدم بعد چند دقیقه رسیدم بیمارستان سری دکتر خبر کردم بردنش تو اتاق عمل بعد 4 ساعت یا بیشتر از اون از اتاق عمل آوردنش بیرون دکتر گفت ...
دکتر* حال مریض تون اصلا خوب نیست باید ببرینش " لندن " اونجا بهترین دکتر ها استند اگر الان حرکت کنید خیلی زود تر میرسید من کلی پرستار با شما میفرستم که مراقب مریض باشه ..
الکس" تو فکر فرو رفتم باید چی کار کنم نمی تونم این طوری ولش کنم میبرمش کمکش میکنم آره ..
[[ باشه دکتر شما آماده اش کنید من میبرمش ]]
دکتر [[ باشه خوبه ]]
2 ساعت بعد
الکس : [[ الان توی هواپیمای شخصی اون بیمارستان استیم واقعا که وضیعتش اصلا خوب نبود رو دهنش ماسک آکسیژن بود ، سرش باند پیش شده بود ، صورتم خیلی زخمی بود ، داشتم آنالیزمش میکردم که با صدای پرستار به خودم اومدم ]]
پرستار" [[ رسیدیم آقا لطفا سری تر ببریمش که مریض وقت زیادی نداره ]]
الکس: [[ اوه ببخشید باشه عجله کنید ]]
رسیدیم به بیمارستان دختره رو منتقلش کردن به بخش مراقبت های جدی .....
2 ماه بعد
الکس: [[ الان دو ماه که توی وضیعتش هیچ تغییری نیومده من اسمشو گذاشته بودم "عروسک خوابالو " دکتر میگفت باید باهاش حرف بزنم اون طوری زود تر خوب میشه ]]
خب خب تمامممم
نبینم کسی بگه چرا آنقدر کم
خببببب کلی دلیل دارم
1: شرط پارت قبلی رو نرسونده بودید
2: پارت قبلی خیلی طولانی بود
3 : چون درسام خیلی زیاده نمی تونم پارت بدم واس اون این پارت رو کم دادم 😮💨😔
خببب اگر توی این پارت 100 کامنت 37 لایک بدید پارت بعدی رو 2 تا پارت طولانی میدم ....
ممنونم بابت حمایتاتون
تا بعد
بای ❤️