تضاد زیبای من🦋✨🫀p2
حالا یک دو سه بریم برای پارت💜😜
P2♡
که یادم افتاد
هییییننننننن مانتو شلوار نپوشیدم
سریع دوباره خودمو پرت کردم تو اتاق و یه مانتو سبز پاستیلی با شلوار جذب مشکی برداشتم پوشیدم
دوباره از اتاق اومدم بیرون و بدو بدو از پله ها رفتم پایین
همینکه به در خونه رسیدم و خواستم برم مامان پرید جلوم
+به به خانوم خانوما کجا با این عجله اونم ساعت ۷ شب
_هیچ جا بخدا ، تیلی زنگ زد گفت بریم کتابخونه اونجا باهم درس بخونیم برای امتحان هفته بعد
مامان با یه حالت متفکر که انگار از همین الان دستمو خونده و میدونه میخوام چه غلطی کنم یه تای ابروشو بالا انداخت و گف:
+ای جانم قربون دختر درس خونم بشم که از یه هفته قبل میخواد امتحانشو بخونه اونم دختری که تا دیروز اسم درس میومد بالای ۱۰۰۰۰ بار عوق میزد بعد الان با این لباسا(با دست اشاره ای به تیپم کرد ) و ترگل ورگل شده ( ارایشمو میگه) داره میره کتابخونه درس بخونه
با ناراحتی و ادا اطوار یه پامو مثل بچه ها کوبیدم زمین و نق زدم :
_مامان تورو جون جدت گیر سه پیچ نده دیگه
میخوایم بریم پارتی خونه جک
جکم که میشناسی کیه و خانوادش کین پس بزار برم دیگه
+پوففففففف باشه گمشو برو
فقط قبل ۱۱ خونه باش که پدرت میاد عصبی میشه
ذوق زده پریدم بغلش و بوسش کردم:
_ویییییی چشم چشم دورت بگردم قول میدم ۱۰ و نیم خونه باشم
با مهربونی بوسه ای روی موهای لختم زد :
+برو وروجک اینقد زبون نریز
با خنده از بغلش اومدم بیرون و بعد خدافظی با مامان و خدمتکارا
رفتم لامبورگینی بنفشم که بابا به مناسبت تولدم خریده بود رو روشن کردم و پیش به سوی عشقققققق و حالللللللل
یه اهنگ رپ گذاشتم و از اون ور زنگ زدم به تیلور
+ها
_رسیدین نفله؟
+اره حمال نزدیکیم
_اوکی منم همینطور .....عاااا صب کن دیدمتون
کات 🎬🎈
برای پارت بعد بازم شرط نزاشتم ولی تولو خدا بازم حمایت کنین🥺🍒🙏🏻
اگه بخواین توی یه پارتم عکس از شخصیتای رمان میدم چون به جز مرینت و آدرین و آلیا و نینو و...شخصیتای دیگه ای هم هستن که فرق دارن و جدیدن (مثل تیلور)
خب دیگه فعلا 🌹❤️