زندگی اجباری p2
بپر پایین
+ بهت گفتم نه الکس کاری نکن که به همه بگم که تو میدونی قاتل بابات کیه ولی چون دوست صمیمت بود نگفتی
الکس: چییییی! ساکت شو تروخدا وندا عشقم ازت خواهش میکنم
+ باشه عزیزم پس همین الان زنگ بزن و به الندرا بگو تو نمیتونی با من بیای
الکس: ولی
+ الکس من نمیخوام رابطمون خراب بشه ولی منم حق دارم دوست ندارم تو رو بایک دختر دیگه ببینم اونم با هم دیگه برین مسافرت غیر ممکنه
کارداش : وندا بیا اما داره زنگ میخوره
+ جواب بده
کارداش : الو
اما: سلام وندا امشب با الکس میای مهمونی
کارداش : چییییی
اما : هاااا عمو کارداش
کارداش : از همون اول میدونستم یه چیزیو دارین ازم قایم میکنین
کارداش: ونداااااا
+ عشقم بهت زنگ میزنم فعلا بای
الکس: بای
+ بله بابا
کارداش: بله بابا و کوفت دختر تربیت کردم خیر سرم الکس کیه چه مهمونی ها
+ بابا چی میگی
کارداش : دیگه دروغ نمیتونی بگی اما سوتی داد و گفت دختره ی پرو امشب دیگه آواره ی خیابونا هستی
+ ولی
کارداش گمشو برم تو اتاقت
هیچ ایده ای نداشتم که چجوری به اون مهمونی برم
۳ ساعت بعد :
+ الکس عشقم امروز میای دیگه مهمونی
الکس : مگه میتونم بگم نه
+ نه
الکس : خب دیگه ۱۰ دقیقه دیگه میام دنبالت
+ عزیزم تو یه تاپ و شلوارک میپوشی من باید آرایش کنم نیم ساعت دیگه بیا
الکس: باشه
۳۰ دقیقه بعد :
الکس : جواب بده دیگهههه
+ بله الکس
الکس : وندا بیا پایین فقط باباتو میخوای چیکار کنی
+ تو اونش فکر نکن دارم میانم بابام خوابه یواشکی میام
الکس : باشه
داخل مهمونی
الندرا: الکس چطوری
الکس : آلندرا تو کی اومدی
الندرا: همین چند دقیقه پیش
+ بیا دوباره این دختره احمق اومد
الندرا: چیزی گفتی
+ نه .......
۰الندرا : الکس یه لحظه منو وندا رو تنها بزارم الکس: باشه
الندرا : ببین دختر جون من دل الکس رو بدست آوردم دیگه دیره زیاد تلاش
وندا : الندرا ببین منو منو الکس ۲ سال باهمیم بعدش شما چند وقته ۳ ماه حوصله بحث با تو یکی رو ندارم دیگه من
الندا : باشه خودت میدونی
الکس : وندا عشقم بیا بریم رو صحنه برقصیم دیگه همه ی عاشقا رفتن
وندا: باشه عزیزم
وندا : الندرا عزیزم شاهد باش فعلاااا
بعد رقص :
الندرا : الکس خیلی خوب رفت ولی وندا نه
الکس : خب ما اومدیم
وندا: وای عشقم بهترین تجربه ی زندگیم بودددد
الکس : خوبه عزیزم
الندرا : حالا مگه چیکار کردین که وندا جو میده میگه بهترین تجربه ی زندگیم بود ۵ دقیقه رقصیدن فقط همین
الکس : الندرا ولی تو نمیدونی رقصیدن با کسایی که دوسشون داری چقدر میتونه به آدم حال بده
وندا : بچه ها من باید برم فعلا بای
الکس : میخوای برسیونمت
وندا : عزیزم مرسییی
اما : وندا ونداااا نرو
وندا: ها چرا
اما : بابات دم دره ببین تو از اون پارتی بیرون میای یا نه بعدشم که ...
وندا : چییییی......!!!
ادامه دارد