وبلاگ لیدی باگ

هلووووووووو💙

ادامه 

فرانسه ....

الکساندر" < از اون موقع که اومدیم فرانسه مرینت یه چیزش شده کاش نمی آوردمش ولی این جا جای بود که تولد شده بود امروز جلسه مهمی داشتم با آدرین آگرست کلا یادم رفت به مرینت بگم که شریک جدید مون آدرین آگرسته ولی بیخیال حالا خودش میفمه بعدا باید به دنبال خونه هم باشم به مرینت نگاه کردم عین یه عروسک خوابیده بود رفتن سمتش موهای خوش حالت شو از صورت ماهش زدم کنار یه بوسه آرومی روی گونش زدم که چشمای دریاییش رو باز کرد یه لبخند زد از جاش بلند شد گفت> .....

مرینت " <  صبح بخیر عزیزم > 

الکس " < صبح تو هم بخیر عشقم ، چش قشنگم > 

مرینت" < جایی میری > 

الکس " < آره میرم که با شریک جدید مون قرار داد ببندم و دنبال یه خونه بگردم > 

مرینت" < باشه عزیزم تو برو > 

الکس " < از هوتل زدم بیرون نشستم پشت فرمون گاری که خر میرونتش 🤣🤣🤣 ......

پشت فرمون ماشینم حرکت کردم طرف شرکت به آدرس نگاه کردم همین جا بود توی تابلوی طلایی نوشته بود > 

[ شرکت آگرست ها ] 

رفتم داخل یه خانومی اومد گفت ...

خانوم" < بفرمایید با کی کار دارید > 

الکس" < با آقای آدرین آگرست کار دارم > 

خانومه" < وقت ملاقات دارین > 

الکس" < بعله من الکساندر بوناچیچ هستم شریک جدید شون > 

خانومه " < بله بفرمایید آقای بوناچیچ > 

الکس " < منو رهنمایی کرد به طرف آسانسور دکمه طبقه 7 رو زد وقتی که رسیدیم اول در زد رفت توی اتاق بعد دوباره رو به من کرد منم رفتم توی اتاق > 

آدرین" از خواب بیدار شدم رفتم حموم اومدم لباسامو پوشیدم به دختر نازم نگاه کردم آروم خوابیده بود گونه شو بوسیدم از خونه زدم بیرون پشت فرمون گاریم نشستم 🤣🤣 حرکت کردم رسیدم به شرکت مث همیشه سرد و بی روح سلامی کردم رفتم توی اتاقم بعد چند دقیقه بعد منشی اومد گفت شریک جدید مون اومده منم سری تکون دادم گفتم بیاد تو اومد تو > 

الکساندر " سلام آقای اگرست 

ادرین" سلام آقای بوناچیچ خوش اومدید بفرمایید 

الکس" ممنونم 

آدرین " چی میل دارید 

الکس" مرسی چیزی نمی خوام اومدم که قرار دادو ببندم یکم کار دارم 

آدرین " سری تکون دادم شروع کردیم به حرف زدن بعد 20 دقیقه قرار دادو امضا کردیم الکساندر هم گفت میره دنبال خونه بگرده که یه فکری به سرم زد 

ادرین" میگم توی خونه که ما زندگی می‌کنیم جلوش یه عمارت خیلی شیک و بزرگه اگر می‌خواهید یه نگاهی بندازین چطوره 

الکس" خوبه ولی باید هر چی زود تر از هوتل بیاییم بیرون همین الانشم همسرم تنهاست تو هوتل ..

ادرین" تک خنده ایی کردم گفتم ...

معلومه خیلی همسرتون رو دوست دارید 

نویسنده : حالا بفهم که این همسرش کیه بعد میدونی چی به چیه 😈🤦‍♀️

الکس" آره خیلی خب من برم  میشه آدرس خونه رو بهم بدی 

ادرین" باشه البته ......... بفرمایید .

الکس" ممنونم خب من برم به امید دیدار 

ادرین: باشه به امید دیدار 

الکس" از شرکت اومدم بیرون پسر خوبی بود میشه باهاش کنار اومد زنگ زدم به مری 

مرینت" الو 

الکس" سلام عشقممممم

مرینت" خوبی عزیزم جلسه چطور بود قرار دادو بستین 

الکس" خوب بود آره بستیم همین شریک جدید مون یه پسر خیلی خوبیه رو بر روی خونه شون یه عمارت هست میگه خیلی شیکه عکساشو هم نشون داد خونه شیکی هست تو هم خوشت میاد آماده باش با هم بریم ..

مرینت" این که خیلی خوبه منم حوصلم توی هتل سر رفت پس زود بیا باشه بای ...‌

15 دقیقه بعد 

الکس " پیاده شوه عشقم همین جاست 

مرینت" اوکی بریم 

مرینت " درو با یه کلید باز کرد الکس خیلی عمارت قشنگی بود گل های رنگارنگ درخت های بلند خوشکل رفتم داخل داخل هم از بیرون خوشکل تر بود همه چیز مرتب بود راننده چمدون هامونو آورد ...

نویسنده: جون املیای بیابونی حوصله نیست بگم چطوری بود عمارت داخلش شما هم یه تصوری بکنید دیگه😁🥴

الکس " رفتم کنار پنجره مرینت اومد کنارم گفتم این خونه رو بر رویی خونه شریک جدید مونه ....

عررررررررررر مرینت به آدرین خیلی نزدیک شدههههه 

این پارت هم به اتمام رسیدددد

خب اونای که میگن چرا پارت کم میدم و شرط بالا ...

چون که نمی خوام هیجان رمانو از دست بدهید اگر جای حساس قط میکنم این بماند که کرم دارم 😁 کرم های درونم نمی زاره ولی میخوام رمانم خیلی حیجان انگیز باشه براتون که لحظه شماری کنید برای پارت بعدی نمی خوام که این پارتو که من دادم پارت بعدی رو شما حدس بزنید 🙂🥲

این پارت فک کنم طولانی بود دیگه ؟؟؟

آیا مرینت ادرینو میبینه ؟؟؟

مرینت چه واکنشی نشون میده وقتی که بفهمه آدرین دختر داره ؟؟؟؟

آدرین چه واکنشی نشون میده که بیبنه مرینت  زندست و شوهرش شریک جدید شونه تازه دوست هم شدن ؟؟؟

شرط پارت بعدی 

90 کامنت 

25 لایک 

و ها اونای که تخفیف میخواستن منم تخفیف دادم شرط لایک ها نرسیده بود 

ممنونم بابت حمایتاتون 

دوستون دارم بای