درهای بسته P9
سلام بروبچ. خوبید؟ پس از مدت ها با پارت جدید اومدم و حالا بریم ببینیم که به کجا ها داستان ختم میشه:
FINISH PART 9☠️❤☠️
........ جک.......
باید دنبال گلوله های تفنگم تو اونجا میگشتم. یه صداهایی مثل صداهای فیلم های ترسناک میومد. یه صدای جیغ مانند خنده های جوکری. انا و مایک اونجا بودن. من باید میرفتم اونا رو نجات میدادم ولی هنوز کتفم درد میکرد. یهو سردرد گرفتم و بی هوش شدم.......
........ مایکی........
+من کجام؟
انا: تو یه اتاق خالی. منم اینجا بیدار شدم.
+عجیبه لخت نیستی.
_دهنو ببند مایک.
+باورم نمیشه به اون یارو کسخله دادی.
_تو... تو از کجا میدونی؟
+خب وقتی به من حال دادن به تو حال ندن؟
_این چه حالی بود که من انقدر زجر کشیدم؟
+ابجی، ناموسن یه بار بهم نمیدی؟
_مایک دهنتو ببند. دلت هوس کتک نکنه.
+ابجی تروخدا اون کون قشنگت رو دلم میخواد یه بار به چالش بکشم«نویسنده: مخ زنی با روش آمیانه😂😂»
_مایک نمیتونی خرم کنی.
+اگه کون بدی تا یه ماه مشق دانشگاتو مینویسم. «نویسنده: تو مشقاتو هنوز غلط مینویسی کوتوله ولی این روش تو خواهر برادرا همیشه جوابه امتحان کنید😂»
_شاید اگه دوماه پول تو جیبیت هم بهم بدی قبول کنم.
+قبوله.«نویسنده: ناموسن نگفتم جوابه» نمیشه یه ماه؟
_قضیه سر کون داداش کون.
+مشکلی نیست ولی فعلن بابا رو پیدا کنیم بعد.
_کسخل میخوای جلو بابا منو بکنی؟«نویسنده: ناموسن پسره فک کنم به VAR نیاز داره تا اشتباهاش رو بگه😂»
+راستی تو کجا بودی؟ چرا یهو غیب شدی فک کردم باز داری میدی.
_یه لحظه یه چیزی اومد جلوم بعد سریع جیغ کشیدم و بیهوش شدم. بعد اینجا بیدار شدم.
+منم یه چیزه روح مانند دیدم و بعد از اون بیهوش شدم. بعدم که اینجا بیدار شدم. خب ابجی شروع کنیم؟
_خیلی عجولی ها! باشه خودت میکشی پایین یا من.......
FINISH PART 9☠️❤☠️
پایان پارت 9☠️❤☠️
خب بروبچ همونطور که میدونید پارت بعدی بسیار خفن
و منحرفی هست و در وب منحرفان شریف میزارم برید اونجا ببینید. لایک و کامنت ها رو بترکونید بچه ها فقط چند پارت مونده تا پایان این داستان و قضیه داستان رو تازه بعدش میفهمید. و باز هم میگم پارت بعدی در وب منحرفان شریف هست.......
GOOD BYE ❤