برگشت نمیدونم چندم+رمان جدید

سآی‌نآ سآی‌نآ سآی‌نآ · 1403/05/28 01:18 · خواندن 2 دقیقه

اهم

سلام اسی برگشت با اک دوم. با اصلیه نیومدم به دلایل مختلف...🗿🤲

خبری از پارت گذاری آخرین کاراگاه نیست از مودش دراومدم  (آدرینت؟ ایش)

یدونه جدید دارم شروع میکنم چند پارتی نوشتم.

نمیدونم کرمم چیه قول داده بودم نزارم تا وقتی تموم میشه ولی به هر حال...

ژانر؟ نمد. چون حوصله ندارم و فعلا مشخص نیست، فقد بگم که امکان نداره باهاش عر نزنین (همینجا اولی مشخص میشه: درام) عاشقانه؟ بله

کاور قراره جلدش باشه وقتی چاپش میکنم...

فقد یه حالت معرفی نامه و مقدمه(که نمیشه اسمشو گذاشت) میذارم این پست، شاید جذبتون کنه برای خوندن.

چند روز دیگه اولین پارتو میدم

ادامه بیبی؟

-------------------------

AURORA
A Novel by
SAYNA

(☆☆☆☆☆☆☆☆)

They are all illusions
me, you
Even the pain that we can kill each other with when we get close to each other.
آرورا
(☆☆☆☆☆☆☆☆)
همه چیز توهمه.
تو، من!
حتی اون دردی که موقع نزدیک شدن بین ما اتفاق میوفته و میتونیم باهاش همدیگه رو بکشیم...

*********************

"درباره من"
همه چیز از زمانی آغاز شد که واژه ها خلق شدند.
همه چیز از زمانی آغاز شد که او قلم به دست گرفت. از زمانی که اولین حروف را با شک و تردید به کاغذ نشاند و دانه دانه واژه ها نوشته شدند و جمله خلق شد و او برای اولین بار شروع به نوشتن کرد.
اینجا و در این موقعیت نوشته و نویسنده متولد شدند...
Sayna-            24/12/1402
--------------------------------
تا آنجایی که می دونستم عشق مفهوم عظیمی بود؛ 
واژه ای غیر قابل تعریف که توی زندان کلمات محبوس شده بود، اما خیلی راحت به کار می رفت‌. 
مَردم بدون هیچ وسواسی، برای ساده ترین لذت ها و تشکر ها از این واژه استفاده می کردن.
__آرورا کارتر_
*********************