وبلاگ لیدی باگ

بپرید ادامه حرف هم دارم!.....

 𝐏𝟐𝟒

مرینت:واییییییییییی چرا مارک همش پارت های سنگین رو به من میندازه!!!
ادرینا:چون لیدر تویی!
مرینت:چه ربطی داشت الان!!!
ویولت:راست میگه تو صدای گروهی و ما پس زمینه اول از تو هنرنمایی میشه بعد ما کم کم هم پارت هات سبک میشه
سومی:اهوم...
اوه راستی ....میگم چرا برادرت نمیداره با گروه استروس مشارکت داشته باشیم؟
مرینت:اا متوجه نشدم..؟
ویولت:فکر کنم منظورش اینه که چرا نمیزاره به عنوان دوست باهاشون وقت بگذرونیم 
مرینت:نمیدونم....من کلا تا امروز با چا اون وو رفیق شدم ولی بقیشون رو زیاد نمیشناسم
ادرینا:بهتره بعدا یک سری بهشون بزنیم
ویولت:اهوم.....
سومی:راستی مرینت...کاشکی لباست اینقدر باز نبود 
مرینت:باز؟؟؟
ادرینا:اوم همه پسرا شیفتت شدن بخصوص اون رفیق پارک جان 
مرینت:شما هم دسته کمی ندارید
ویولت:ولی خداییش...چرا طراح انقدر لباسامون رو باز طراحی میکنه .....منحرفی چیزیه!!!
شنیده بودم یک موقع هایی باید لباس باز بپوشیم ولی نه دیگه آنقدر!
مرینت:نمیدونم....بعدا با مارک حرف میزنم شاید طراح رو عوض کرد
گابریل:سلام بر خانم اورگاردن
مرینت:اااا!!!!
شما انگار همتون دوست دارید مثل جن ظاهر شید پشت آدم!!!!
لایلا:حرف محترمانه ای نبود ها!
ممکنه باعث بشه از آیدل بودن برکنارت کنیم....
اگه عذرخواهی کنی و به پام بیوفتی شاید ببخشمت!؟
مرینت:جالبه... از کی تاحالا من آیدل بودنم دست شماست؟
کلویی:از روزی که به دنیا امدی!
ادرینا:خوب نیست که با بزرگترت اینطوری حرف بزنی ها
گابریل:خفه شو ادرینا!!!به تو هم انگار مادرت یاد نداده که جلوی پدرت واینستی!!!
ادرینا:پدر.....اومم...کدوم پدر؟من پدری ندارم!(همین رید بهش)
گابریل:زبونتو من کوتاه میکنم فقط صبر کن!!
مارک:مثلا میخوای چطوری اینکارو کنی!!
لایلا:وای باز این آمد!
مرینت:دهنتو ببند تا کاری نکردم نتونی زر بزنی
مارک:مرینت....
مرینت:باشه ....
مارک:شرمنده آقای اگراست ولی فکر میکردم قرار نیست دیگه مزاحم دخترا بشید
گابریل:ت....
مارک:پلیس بهتون هشدار داد که اگه دخترا رو تهدید کنید براتون بد تموم میشه خودتون در جریانید!کاری نکنید که بندازمتون زندان
لایلا:هوی چی می...
مارک:توهم دهنت رو ببند اون دهن کثیفت آخر کار دستت میده!
کلوی:بیشور!!
مرینت:واییییییییییی دمت گرممممم
نمیدونستم اینقدر توی ریدن به آدمای اشغال خوبی
ویولت:چی میگی داشت گیس کشی میشد اگه مارک نمیومد!!!
سومی:والا بعد همونجا گیس همو میکندید!!
مرینت:خب حالا شما هم!!!
ادرینا:میگم....عجیب نبود یک چیزی؟
مرینت:چی
ادرینا:ادرین هم اونجا بود ولی....هیچ حرفی بهت نزد و فقط داشت بهت نگاه می‌کرد طرز نگاهش هم فرق داشت
مرینت:برو بابا
مارک:مرینت...به نظرم ادرینا راست میگه....ممکنه یک چیزی تو کلشون باشه!
مرینت:مثلا چی
مارک:چمیدونم... هرچی!
سومی:نمیخوام بپرم وسط حرفتون ولی میشه بریم خونه الانه که توسط این کفش پاشنه بلند به دیدار باقی به پیوندم 
همه:🤣🤣🤣
ادرینا:پس گمشیم به سوی خانه!!!!
.
.
.
.
.

مرینت:سومی!!!
سومی!!! کدوم گوری هستی تو!!!
سومی:ها بنال!!!
مرینت:میگم اون رفیقت بود هکر بود...
سومی:خو
مرینت:هنوز شمارشو داری
سومی : آره واس چی؟
مرینت:تو بده!
سومی:نکنه میخوای گوشی ادرین رو هک کنی؟
مرینت:ریدم توی اون ایکیوت که راحت همه چی رو میفهمی!!!
سومی:مخلصیم حالا اینا به کنار واس چی میخوای هکش کنی
مرینت:بعد از صحبت با مادر ادرینا کنجکاو شدم درمورد این اگراست ها
سومی:چرا ادرینا نمیپرسی شاید یک چیزی بدونه
مرینت:فکر نکنم چیزی بدونه
سومی:اکی ولی بهشرطی بهت میدم که منم در جریان باشم و کمکت کنم!
مرینت:واییییییییییی آبجی خودمی!!!
سومی:برو برو پریودم حالم خوب نیست میزنم شلو پلت میکنم!!
مرینت:اوه آره تو موقع پریودی خطرناکی
سومی:اااا اینطوریاس وایسا ببینم!!!! 
مرینت:گوه خوردممممم!!!! 
 

خب بچها همتون میدونید من نویسنده 𝐌𝐞𝐥𝐨𝐝𝐲 و 𝑳𝒐𝒗𝒆 𝑶𝒇 𝑴𝒆 𝑨𝒏𝒅 𝒀𝒐𝒖 و کمیک گذار 𝑴𝒊𝒓𝒂𝒄𝒖𝒍𝒐𝒖𝒔 𝑾𝒊𝒛𝒂𝒓𝒅𝒔 هستم

من چون قراره برم مسافرت و چون قطار 24 ساعت طول میکشه من تا 2 روز افم و قراره توی این دوروز که توی قطارم میمیک زیاد ترجمه کنم و پارت بنویسم تا بعدش بزارم پس لطفا توی پیوی منو نگایید!!! 

دوستون دارم بای! 

شرایط پارت بعدی

27 تا لایک

25 تا کامنت