به خاطر غرورم P16

HARLEY HARLEY HARLEY · 1403/04/24 14:11 · خواندن 9 دقیقه

من هنوز زندممممم😐😶😶‍🌫️

فک نکنم کسی منو یادش باشه😓

آخه حقم دارن چند ماهی نبودم کلی آخر پارت علتشو گفتم

فعلا برید ادامه مطلب و از این پارت لذت ببرید 😊💝

آدرین*

یا خدا یا خدا یا خدا این چه بلایی میخواد سر من بیاره!

تاحالا شده یه کاری بکنین و به غلط کردم بیوفتیننننن!!!

یعنی داشتم به این فکر میکردم منو با لباس شنا دخترانه نفرسته ساحل.. والا بخدا!..

از قدیم گفتن با کله فرفری ها نباید در افتاد👌😑

زیرا به اندازه تک تک پیچ و خم موهایشان دهن ادم را سرویس مدرسه میکنن😑👌💔

فیلیپ_باز میخواین چه بلایی سر هم بیارین؟

اصن یادم نبود فیلیپ همه قضیه مارو میدونست😂

مرینت_میخوام یه درس حسابی بهش بدم که دانش اموز خوبی باشه!

من_تو رو جون هرکی دوست داری بیخیال من اصن ترک تحصیل کردم😩

مرینت_شرمنده زمین گرده!

من_چی میشد بخاطر این حرف بکشمت؟! 😑

مرینت_واسه چی؟! چه ربطی داشت🤨

من_توی قرون قبل وقتی کسی میگفت زمین گرده مجازاتش میکردن میگفتن دیوونس😂

مرینت_خب الان قرن قبل نیست پس کسی مجازات نمیشه!

من_خداروشکر از دیوونگی بعضیا هم چیزی کم نشده😂👌

با این حرف... دوباره با این صحنه مواجه شدم👇

🍌+🦵+🦶+👡=منه بدبخت بیچاره که توسط این گوله گوش مالی شدم!

من_خیلی زشته لگد میزنیا!...

مرینت_من لگد دوست دارم! 🦵❤️

من_میدونی دیگه کی لگد دوست داره؟ 😂

مرینت_کی؟

من_توی محله ما بهش میگن خر😂

جوری بهم نگاه کرد که گفتم الان چشماش از حدقه در میاد!!

شیزوکو_باز این دوتا شروع کردن!

مرینت_شما برین بخوابین من با این کار دارم!

من_من اصن با تو کاری ندارم تو کی هستی اصن!؟

مرینت_من فرشته عذابتم..

من_فرشته عذاب لطفا مزاحم نشو!

لارا_تا شما به سروکله هم میزنن من میرم بخوابم!

و کم کم جمعیت منو با این ببعی شوم تنها گذاشت!!!

من_منو با این تنها نزارین!!!!

مرینت_واستا کارت دارم.. منو میبری تونل وحشت جیغمو در میاری ها؟ یکاری بکنم باهات خودت گور خودتو بکنی😎

من_.....غلط کردم یکم جنبه داشته باش🙄

مرینت_خب تو شوخی کردی منم میخوام شوخی کنم ببینم جنبت چقدره!

من_سو استفاده گر😑💔... حالا چیکار کنم؟!

مرینت_دنبالم بیا...

من تو دلم:نمییییخوووااااااااااااممممممم!!! 😩

خدایا این دختر میخواد چیکار کنه😑

سوار اسانسور شدیم و رفتیم توی یکی از طبقات که رستوران بود!

من_اومدیم رستوران؟

مرینت_اومدیم رستوران برای اون!

و انگشتشو سمت دختری که روی یکی از صندلیا نشسته بود اشاره کرد!

حس کردم چشمام از حدقه زده بیرون...

دختر موهاش لخت و ژولیده پولیده بود.. نسبتا قد کوتاهی داشت و به شدت تپل بود!

روی میزش تقریبا تمام غذاهای رستوران بود و همینطور داشت یک نفری میخورد!

لباسش یک پیرهن کوتاه سفید گلگلی بود و دستا و پاهای کپلش معلوم میشد!یجورایی به شدت وحشت زده شدم

مرینت_برو دیگه!

من_کجا برم؟

مرینت_میری و باهاش قرار میزاری!

من_چ.. چیکار کنم!!!!!!!!!!!

مرینت_همین الان میری میشینی پیشش و باهاش دوست میشی و قرار عاشقانه باهاش میزاری!

من_عمرا..نمیکنم!

مرینت_پس منم یه بیوگرافی فیک تو اینترنت ازت پخش میکنم که سرگرمیت پوشیدن لباس زنانه و قرار گذاشتن با مردای پولداره تازه عکس هم ازت دارم!

من_خیلی داری بد تهدید میکنی ها!

مرینت_دیگه خودت میدونی!

و گوشیش رو از توی جیبش بیرون اورد.. مطمئنم میخواست یجوری بهم بفهمونه که میخواد عکسارو اپلود کنه..

من_عکسارو اپلود کنی فیلمای حمامتو اپلود میکنم..

مرینت با داد_حالا نه که پخش نکردی!!!

من_بیشتر پخش میکنم!!

مرینت_مگه شیرینیه؟!!... خودت خواستی!!

نفسشو برد ته دلش و با داد بلند گفت_هی گوووش کنین این پسری که اینجاس...

سریع دهنشو گرفتم.. و بردمش پشت ستونی که دقیقا کنارمون بود..

من_دیوونه شدی؟

مرینت_نه علاقم به تلافی خیلی زیاده.. میری یا به حرفام ادامه بدم؟

من_بااااشهههههه!!!!... من تاحالا باکسی قرار نذاشتم نمیدونم باید چیکار کنم !

مرینت_فکر کن توی شرایطی هستی که به عنوان دختر میخواستی مخ بزنی!. ایندفعه خودتی دیگه!

من_چرا اینقدر روده درازی؟ 😑😑

مرینت_چون من ببعیم! روده ببعیا درازه😁👌

دیگه ناچار مجبور شدم کاری که میخواد رو انجام بدم!

یعنی اخه تونل وحشت با این زمین تا اسمون فرق میکنه!!!!

چرا اینجوری تلافی میکنه!!!!

دختری که رو صندلی نشسته بود واقعا درکش نمیکردم..

سیب زمینی، قارچ سوخاری، همبرگر.. البته همبرگرش تشریح شده بود😅😅

و یه دنیا چیزی جلوش بود!!!!... و از هرکدومش یکی میخورد!

یا یه گاز میزد.... یجورایی از کسی با ظاهر ژولیده خیلی خوشم نمیومد!

رفتم نزدیکش_اوووم... سلام..

ماشالا اینقدر محو خوردن بود که...

دختره بالاخره منو دید_اووو سلاااام...

جوری سلام کرد یاد خودم اغتادم گقتی لباس دخترانه تنم بود.. بلد که نبودم مثل تو فیلما با دلبری خواستم سلام کنم😂

الان همینجوری سلام کرد.. شونه هاشم یه بالا پایین کردو ابرو های پیوندیش رو تکون داد...

قیافه من_😰😰😰🥵🥵

من_میتونم بشینم؟

دختر_اره جیگر بشین!

جیگگگگرررررر؟!؟!

مرینت مثلا داشت ادای پلیس نامحسوس هارو در میاورد میز پشت ما نشسته بود... صدای خنده هاش تو گوشم میپیچید😑

نشستم روی صندلی... و ففط بهش نگاه میکردم.. همچنان داشت میخورد.. البته با نگاه کردن به من!

سرمو انداختم پایین..

دختر_حالا اسمت چیه تو؟!

حس حقارت دارم میدونین که.... دارم جون میدم!

من_مرینت.

دختر_منم جولی..😉

چرا چشمکککک زدددد چرا چشمککککککک زدددد؟؟؟!!!!!

وووای خدااا... دیگه نمیتونم باید برم دسشویی!!!

یهو یه پیام واسم اومد.. مرینت بود!

پیام:خب اقای عاشق چرا دوست دخترتون رو دعوت به غذا نمیکنین؟!

من_خب این جا داره که من دعوتش کنم؟؟.. خودش همه هتل رو کرده تو شکمش دیگه!!!

چندتا استیکر خنده گذاشت _اخ اخ مراقب خودت باش جیگر😂😂😂😂😂😂😂😂

من_میزنمت!!

ددختره.. عه نه ببخشید جولی_دوست دختر داری؟

من_ن.. نه!

جولی_هوووم... عجیبه حیگری مثل تو الان باید باید با کسی باشه!

من تو دلم_ایننننقدررر نگو جیگر😫داره از خودم بدم میاددد

باز مرینت خندید..

جولی_دختر پشتیه به چی میخنده؟!

من_این دختره از تیمارستان مرخص شده اوردنش اینجا حال و هواش عوض شه داره به منو میخنده ولش کن خوشگلم تو از خودت بگوو...

وای نه.. بگو که من این حرفارو نزدم... خوشگلم دیگه چی بودددد؟!!!!!

این بیشتر شکله تیوپه!!!!!!!... وای خدا دیگه باید برم دسشویی

ناگهان یک چیز تیز مانند لگد با کفش لژ دار پشت پام فرو رفت.

سر به نیست شدم😑👌

نفسمو حبس کردم که دردم فروکش کنه..

جولی_ای وای جوجو داری میمیری!!!!

من_جوجو..؟.. میمیرم؟؟

جولی_بیا نوشابه بخور نمیری!

من_براچی بمیرم؟

جولی_عین فلفل تند قرمزشدی!.. لاغرا همینجورین دیگه

من_شما به خوش هیکلی خودتون منو ببخشین!.. دیگه خدا به همه مثل شما استعداد نمیده دیگه !(استعداد چاقی😂👌)

جولی_ها دیگه همه مثل من جذاب نیستن دیگه!

یعنی اعتماد به سقف که هیچی این اعتماد به اسمون هفتم داره!! خدا رحم کنه...

جولی_این دختر دیوونه هه چرا داره ازت عکس میگیره؟

پشتمو کردم و به مرینت نگاه کردم.. با اون ماسک و عینکش اومده بود توی من داشت عکس میگیرفت!

من_عکس نگیر خوب.... جلوی جولی خانوم نمیتونم چیزی بهت بگم!

وای وای دارم از تو میمیرم از خنده!

مرینت خودشو نگه نمیداشت هر هر میزد زیر خنده!

جولی_بیا بریم جیگر من توی این فضا حال نمیکنم دیوونه هاش زیادن...

من رو به مرینت گفتم_خیلی بی فرهنگی باعث شدی چربی های این خانوم اب بشه از خوش هیکلیشون کم میشد!

جولی_والا... بیا بریم ول کن این اسکلتارو☠️

من_اره بابا اینا بد هیکلن تمام دنیا یک طرف جولی خانوم یک طرف..

دیگه نمیتووونسسستمممممم... باید برم دسشویی.. با هر خنده چراغ قرمز بیشتر اژیر میداد😂👌

مرینت قلت میزد رو زمین..

جولی خانومم که با اون دستای تپلش سعادت دادن به ما دستمو گرفت و کشوندم سمت اسانسور...

اسانسور طبقه بالا بود برای همین نیازی به صبرکردن نبود!

من رفتم توی اسانسور..جولی فقط یک پاش رو توی آسانسور گذاشت و حس کردم رفتیم طبقه پایین😅

خدا خدا کردم سر وزن این طنابا قطع نشه!.. چون اسانسور به راحتی 2متر رفت پایین...

موهای افشون و بلندش رو پشتش داد.. بخاطر هیکل ورزشکاریشون دو قدم راه رفت عرق کرده بودو داشت اهنگ میخوند!

حق داشت بهم بگه جوجو چون نسبت من به جولی مثل مقایسه یه تیکه سیخ با درخت چنار بود😅

َیه مسیج اومد مطمئنم از طرف مرینت بود!

گفتم یکم اذیتش کنم دیر تر جواب بدم😂

بقول خودش کک موز بودنم گل کرده بود...

به اسانسور نگاه کردم.. همینطور داشت میومد پایین!

من_کجا داریم میریم؟!

جولی_واستا جیگر میخوایم بریم جای رفقام!

یجور لرزه به دلم افتاد!  وایستادیم ولی همه جا تاریک بود و چیزی معلوم نبود!

_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

*مرینت*

ای خدا اینا کجا رفتن..

قرار عاشقانه با جولی خانوم😂

بهش پیام دادم ولی جواب نمیداد... عجبا!

اها راستی وقتی جولی داشت طبقات رو میزد دستش پایین بود پس حتما رفتن طبقات پایین.. وای آدرین من تورو گیر بیارم فقط!

رفتم توی اسانسور... حتما رفتن همکف...

رفتم طبقه همکف.. و وارد حیاط شدم.. کافی شاپ، رستوران، قسمت سرگرمی هارو دیدم... ولی اثری ازشون نبود... رفتم سمت استخر.. سینگو و لارا نشسته بودن..

دوییدم سمتشون.

من_بچه ها.. چه خوب که هنوز نخوابیدین.. میگم. شما یه وقت آدرین رو با یک دختر چاق ندیدین؟

لارا_دختر چاق؟

سینگو_نه از وقتی که جدا شدیم دیگه ندیدمش!

لارا_قضیه این دختر چی هست حالا؟

من_بعدا بهتون میگم!

رفتم سمت اسانسور!... طبقه منفی 1رو زدم.. پارکینگ بود.. تا منفی 3همینطور ادامه داشت.. دوباره بهش پیام دادم.. پیام واسش میرفت ولی جواب نمیداد!

این هتل کلا 4طبقه زیر همکف بیشتر نداره... اخرین طبقه مثل یجور انباری بود.. اینجا هم نیستن... پس کجا رفتن؟؟!!

_چرا گوشیتو جواب نمیدی ادرین؟!

 

 

 

 

 

 

 

خب بچه ها علت اینکه یه مدت نبودم اینه که تصادف کردم و کلا دست و پام و چند تا از دنده هام شکست و یه مدت هم حتی بیمارستان بستری بودم حالا خودم به درک گوشی نازنینم به چخ رفت😭

دیگه قضیه این بود تا من از بیمارستان مرخص شدم و گوشی جدید خریدم طول کشید من واقعا معذرت میخوام سعی میکنم جبران کنم هر طور که شده امیدوارم منو ببخشید😮‍💨😓

 

 

 

 

 

 


میشه با حمایتاتون خوشحالم کنید🥺

به خاطر جبران اینکه نبودم تا یه مدت شرط نمیزارم و زود به زود پارت میدم😊

فعلا بای بای👋