365 روز با تو part⁷

𝒢☠𝓁𝒾 𝒢☠𝓁𝒾 · 1403/04/22 23:14 · خواندن 3 دقیقه

سلام بیا ادامه

مرینت: [[ آدرین دکمه های لباسشو باز کرد آروم آروم اومد سمتم که ترسیده نگاش کردم یه لبخند زد گفت]]....

آدرین: [[ نترس مرینت دست مرینتو گرفتم گذاشتم روی قلبم گفتم که این جا فقط واس تو میتپه نع کسی دیگه ]]

مرینت: [[ ناخداگاه یه لبخندی زدم که دستشو دور کمرم حلقه کرد صورتشو نزدیک صورتم کرد لباشو گذاشت روی لبام لبامو آروم بوسید بعد ازم جدا شد گفت ]] ...‌

آدرین : [[ اگر کسی بخواد بلای سرت بیاره زندش نمی زارم ]]

مرینت: [[ از لحن آدرین یکم ترسیدم که منو محکم گرفت توی بغلش سرمو چسپوند به سینه اش گفت بخواب منم که خسته بودم آروم خوابیدم ]]

آدرین: [[ با صدای زنگ گوشی از خواب بیدار شدم دیدم که مرینت عین یه عروسک خوابیده سرشو بوسیدم به گوشیم نگاه کردم دیدم که کاگامی زنگ زده یه اخم کردم از اتاق اومدم بیرون با بد اخلاقی جواب دادم چیه چی میخوای زنگ زدی ]]

کاگامی : [[ باید امروز هم دیگه رو بیبینیم ]]

آدرین: [[ من نمی خوام اون چهره نحستو بیبینم ]]

کاگامی: [[ انگار مرینت جونت واست مهم نیست دیگه نع اگر واست مهمه بیا به هتل همیشه گی ]]

آدرین: [[ دیدم که گوشیرو قط کرد کلافه دستی به موهام کشیدم رفتم حموم بعد از خونه اومدم بیرون روبه نوید گفتم ]] ....

[[ به هیچ وجه وقتی که من نیستم به کسی اجازه ورود نمی دی ]]

نوید: [[ باشه قربان ]]

آدرین: [[ حرکت کردم به طرف هتل رسیدم در اتاقو باز کردم چون از قبل کلید داشتم دیدم که توی اتاق کسی نیست روی تخت نشستم که در حموم باز شد کاگامی در حالی که یه حوله کوچیک دورش بود اومد توی اتاق با دیدن من چیغ زد ]]

کاگامی : [[ عشقممممممم ]]

نویسنده : [[ با شست بزن تو چشمم ]] 😂😂

آدرین: [[ از خودم جداش کردم گفتم ]]

[[ بیبین کاگامی این جا نیومدم که با تو وقت بگزرونم اومدم بهت بگم از مرینت دور باش من مرینتو دوست دارم دیگه تو واسم مهم نیستی ]]

کاگامی : [[ پس من چی من عاشقتم پس چی هان بگوووووووو ]]

آدرین : [[ داد نزن کاگامی ]]

کاگامی : [[ اگر داد بزنم چی کار میکنی هان بگوووووووو ]]

راوی ......

[[ آدرین از گلوی کاگامی گرفت محکم کوبوندش توی دیوار عصبی غرید ]]

آدرین : [[ دیوانم نکن کاگامی یادت نره جلوت کی وایستاده اگر بخوام همین جا میکشمت جسد آش لاشتم گم گور میکنم فهمیدی پی رو مخم راه نرو کاری که گفتم رو انجام بده از مرینتم دور باش ]]

کاگامی : [[ باشه باشهههههه ولم کن آیی ولم کنننننن باشههههه ]]

آدرین : از اتاق اومدم بیرون سوار ماشینم شدم حرکت کردم به طرف خونه امروز از مرینت خواستگاری میکنم ]]

کاگامی : [[ الووو ]]

ناشناس : [[ بگو چته ]]

کاگامی: [[ مرینتو بدزد ]]

ناشناس : [[ چرا باید این کارو کنم همین الانشم آدرین آگرست به خونم تشنه ست ][

کاگامی : [[ ببه نفع ته تو مرینتو میخوای منم ادرینو پس بدزدش ]]

آدرین: [[ رفتم طلا فروشی حلقه گرفتم از اون جا بیرون شدم اومدم سوار ماشینم شدم که زنگ اومد بگو نوید ]]

نوید : [[ آقا به ما حمله شده خانم مرینتو دزدیدن ]] .....

آدرین : [[ ......... ]]]

کاتتتتتتتت 🎬

به نظرتون کی مریمتو دزدیده