همه ما مرده ایم

Waze Waze Waze · 1403/04/16 23:48 · خواندن 1 دقیقه

برو ادامه

سلام
اسم من آدرین اگرست هست داستان من برمیگرده به ۱ سال پیش تو مدرسه سون جی هان.... داستان از این قرار بود که:( توجه داستان یه شروع اولیه میخواد پس جمله های پایین شروع های اولیه هستن بعدش که رسید به آدرین خودتون متوجه میشوید)
خانم بوستیه: سلام بچه ها چطورید
قبل از شروع کلاس گوشی هاتون رو بزارید تو جعبه 
همه با هم: چشم 
خانم بوستیه: خب درس رو شروع میکنیم
.
.
.
.
.
.
زنگ تفریح خورد
خانم بوستیه: خب خوش باشید
کلویی: هوفففف فقط زر میزنه کاش میشد یه معلم بهتر بیارن
اههههههههه
سابرینا: چی شده کیلویی
کلویی: حوصله ام سر رفته
حس فضولیم گل کرده
بیا سابرینا
سابرینا: شرمنده کلویی پدرم منتظرمه راستش من باید برم جایی 
کلویی: نه تو هیچ جا نمیری باید مثل بادیگارد مراقبم باشی
سابرینا: اما کلویی
کلویی: اما بی اما بدو بیا
سابرینا: یه بار جدی میگم کلویی من دیگه اون سابرینا سابق نیستم شرمنده
کلویی: کجا میری
سابرینااااااااااااااا
اه دختره نکبت ولش کن خودم میرم
هوررررررر( در ها کشویی بوده)
کلویی: خب اینجا که چیز جالبی نیس
خش خش ارررررر دیژژژژ
کلویی: این چی بود؟!!
ای موش کثیف.....این اینجا چکار میکنم. باید به بابام بگم به مامور بهداشت حتما زنگ بزنه
اما صبر کن.....انگار این یه چیزیش هست ....باید دستمو با همه چی بشورم .....خب صبر کن
اررررر دیز خوخخخخخ هچچچ
کلویی: رفتم سراغش دستمو بردم داخل که بگیرمش اما گازم گرفت........آخ که میسوزه....باید سریع برم تا کسی نیومده
هوررررر( صدای در)
کلویی: باید برم 
دکتر سون گی هان: باید یه روش دیگه ای پیدا کنم  .....هاااااا🤨....صبر کن ببینم
هوررررررر
دکتر سون گی هان: وای باید بگیرمش
کلویی: اخیششش ..........هووووووووو( دکتر سون گی هان از پشت سر گرفتش)
خب شرمنده اگر کم بود

 

پوستر هنوز درست نشده 

هر وقت درست شد میزارم