رمان painful love پارت 4

Arash Arash Arash · 1403/04/16 16:09 · خواندن 1 دقیقه

بدو بغلم

س آرمیتا آرمیتا پاشو ساعت 2 ظهر دختر 

آ چته بابا ما که دانشگاه نداریم 

س یه لحظه وایسا گوشی زنگ می خوره 

( نفس - من +) 

+ چطوری نفس خانوم چی شده یادی از ما کردی 

- قرابانت سارینا می گم هفته بعد عروسیم  خوشحال می شم بیاد 

+ وای مبارک باشه  نفس بلاخره که اون مخ پارسا بدبخت خوردی تا اومد خواستگاری

- اذیت نکن سارینا 

+ خخخخ شوخی کردم بابا پس اوکی بای 

- بای  

س آرمیتا خانوم پاشو که هفته بعدی عروسی رفیقت  

آ  وای واقعاً حالا چی بپوشیم ( داستان همیشگی دختر 😂😂)  

س آبجی ریلکس کن پاشو صبحانه بخور بریم لباس بخریم بابا  

آ اوکی 

از زبون طاها

وای یا خدا  ساعت ۲ یا علی استاد جرم داده وایسا امروز پنجشنبه خدارا شکر دینگ دینگ 

( پارسا & من #) 

# سلام داداش چی شده یادی  از ما کردی 

& مرسی از استقبال گرمتون  زنگ زدم بگم آخر هفته خاکسپاریم نه ببخشید عروسیم به آرش بقیه هم گفتم 

# وای مبارک باشه نسیم مخ زد 

& 😐 باییی 

# باییی