رمان painful love
·
1403/04/14 13:16
· خواندن 1 دقیقه
بدو بیااااا
سلام بچه ها من کاورم هنوز حاضر نیست ولی گفتم اشکال ندارد پارت یک رمان دادم
خب داستان از قراره که طاها آرش با هم دوست هستن آرمیتا سارینا هم همینطور
سارینا : بابا آرمیتا چطوری تو این گرما روسری بستی من همین کلاه هم گذاشتم دارم می ترکم هه ببین این دوتا شنگول منگول نیستن
آرمیتا : آره خودشونن سلامم دراز کوتاه چطورید ؟
آرش : نمک نریز کوچولو
ط : ول کن اینا ابلاح ها رو کوچولو رو
س: کوچولو قیافه ازت که بلند تر هستم قد کوتاه
برا پارت بعدی ۱۵ لایک کامنت