💥این دختر یه فاجعهست😏
بعد مدت ها👇
P: 10
☆از زبون آلیا☆
خیلی دلم میخواد قبول نکنه ولی...
اینجوری جون خودش به خطر میوفته. هر چند افتاده؟؟
مرینت: من...
آلیا: تصمیمت چیه؟؟
مرینت: قبول میکنم
آلیا: چیییییییییییییییییییییییی؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!
شوکه شده بودم! آخ کاش قبول نمیکردی مرینت...
مرینت: من مجبورم. حالا که فکر میکنم هیچ راه دیگهای ندارم. اگه ذرهای راه فرار بود اصلاً قبول نمیکردم ولی تو این موقعیت...
باید یه کاری بکنم حتی اگه اشتباه باشه!
آلیا: ب... باشه خودت میدونی...
مرینت: تو از چیزی ناراحتی؟؟
آلیا: چی؟؟ من؟! نه بابا چه...
مرینت: به قیافهت نمیخوره خوشحال باشی
آلیا: من فقط فکرم درگیره
مرینت: درگیر چی؟؟
آلیا: دلم نمیخواد بخاطر پیشنهاد من ورشکست بشی.
مرینت با محبت دستم رو گرفت و گفت:
مرینت: این انتخاب خودمه آلیا. تو فقط یه پیشنهاد دادی
آلیا: فکر کنم درست میگی
مریت: خب حالا شمارهش رو میدی بهم؟؟
آلیا: چه شمارهای؟؟
مرینت: ببین آلیا مردم توی گوشیشون چیزی به اسم سیمکارت دارن و به کمک اون به هم زنگ میزنن. وقتی زنگ زدن میتونن با هم حرف بزنن و...
آلیا: مسخره نکن
مرینت: پس تو هم سوالای چرت و پرت نپرس
آلیا: یه لحظه تعجب کردم خب
مرینت: حالا اگه دوباره تعجب نمیکنی میشه ازت بخوام شماره لایلا رو بدی؟؟
آلیا: خب از کجا بیارم؟؟
مرینت: آلیا تو نمیدونی من اعصاب ندارم انقد گیج میزنی؟؟
آلیا: دختر من شمارهش رو ندارم
مرینت: یعنی چی پس من چجوری باهاش ارتباط بگیرم؟؟
آلیا: اون گفت شماره من رو داره و خب من نمیتونستم تو اون حال ازش شماره بگیرم
مرینت: الان باید متنظر بمونیم؟؟
آلیا: چارهای نداریم.
لحظهای که اینو گفتم صدای گوشیم در اومد.
شماره ناشناس بود. حتماً لایلاس
آلیا: بله بفرمایید
لایلا: کارت قابل تحسین بود آلیا
آلیا: سلام لایلا
مرینت: چه به موقع
آلیا: ببینم کِی میای واسه قرار داد؟؟
لایلا: منشی به مرینت میخواد زنگ بزنه به مرینت بگو رام بده
آلیا: ب... باشه...
گوشی رو قطع کردم که گوشی مرینت زنگ خورد.
مرینت: بله زویی؟؟ خب اون کیه؟؟
آلیا: لایلا
مرینت: به این زودی؟!
آلیا: بگو بیاد... .....................................................................
آنچه خواهید خواند...
(برای پارت قبل)
***********************************************
¤پایان¤
میدونم خیلی کوتاه بود این بارمه انقد کوتاه میدم ولی بهتر از هیچیه