عشق سرطانی F2, P9
سلام لایک و کامنت فراموش نشه
پارت بعدی آخریه
به سوال آخرم جواب بده
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
از زبون مرینت :
وقتی از دادگاه اومد از خستگی افتاد
ف. خاله مامانم چشه؟
آ.عمو جون چشم نیست دماغه 🤣
م. 😅
مامانت میخواد برات یه داداش کوچولو بیاره
ک. آخ جون دیگه داداش دارم
و رفت که این خبرو به ماریا بده و من و آدرین روی صندلی های میز ناهار خوری نشسته بودیم
م. آدرین میگم فکر کنم یه اتاق دیگم پر بشه
آ. چی؟
م. همین که میگی سه تا اتاق داریم اگه مارلین هم بره بازم دو اتاق میمونه
آ. چرا؟ مهمون جدید.
م. میشه گفت آره
آ. کی؟
و از توی کیفم برگه ی آزمایش رو در آوردم و دادم به آدرین
م. دیروز صبح رفتم آزمایشگاه گفتن من یه ماه باردارم
آ. آ آ 😃 باورم نمیشه چرا زود تر نگفتی؟
م. نخواستم مارلین بفهمه و دلش بشکنه
آ. خوب کاری کردی
که یهو صدای زنگ اومد و آدرین پا شد و درو باز کرد بهد از چند دقیقه فیلیکس وارد شد و من از جام بلند شدم
م. سلام
ف. سلام زن داداش
که یهو کریستوف اومد و پرید بغل فیلیکس
ک. سلام بابا میدونی مامان میخواد برامون یه داداش بیاره؟
فیلیکس سرد کریستوف و گذاشت زمین و گفت
ف. دیگه منو بابا صدا نکن
ک. آ آخه چرا 😭
م. واقعا متاسفم برات
و کریستوف رو بغل کردم و بردمش بالا
از زبون آدرین :
وقتی مرینت رفت بالا رو کردم به فیلیکس
آ. خوش اومدی
ف. ممنون زود کارتو بگو
و گوشیمو در آوردم و این عکس رو نشونش دادم
ف. اینا الکیه
آ. الکیه من چند روز این دخترو دارم میپام دختره خودش نامزد داره
ف. نه داری دروغ میگی
که یهو مارلین از پله ها پایین اومد
مارلین. راست میگه یه شب کاترین اومد سراقم ناخواسته کریستوف گوشی رو گذاشته بود رو ضبط نگاه
و گوشی رو آورد جلو و صدای ذخیره شده رو زد
(ک. سلام مارلین خانوم
م. 😡چی کار داری؟ از کجا منو پیدا کردی؟
ک. امم من میدونم که تو زن فیلیکس هستی
م. پس بازم باهاش می خوای ازدواج کنی
ک. به دو دلیل. 1. چون پولداره 2. می خوام بدبخت کنم چون کینه دارم
م. فکرشو نمیکردم همچین آدمی باشی
ک. 😏پس فکر کن درضمن دوست ندارم دورو بر فیلیکس بری
م. همه چی رو میزارم کف دست فیلیکس
ک. تو یه دیونه ایی با کدوم مدرک، درضمن فکر میکنی به حرفت گوش میده
که یهو گوشی کاترین زنگ خورد :
ک. بله
ف. سلام کاترین خوبی؟
ک. خوبم تو خوبی فیلیکس
م. (با صدای آروم). نامرد
ف. کجایی؟
ک. پیش یه دوست
ف. آها نگا من باید برم خداحافظ
ک. خداحافظ عشقم
گوشی رو قطع کرد و گذاشت تو جیبش و رو به من کرد و :
ک. اون منو صد برابر بیشتر از تو دوست داره پس تو برو با بچت، منم میرم با عشقت عا حواسم نبود عشقم بای بای راستی این انگشتر نامزدیمون هسنت که تو دستمه)
ف. یعنی عشقش دورغین بود
مارلین رفت بالا
آ. حالا دیدی چه حسی داره وقتی بدونی کسی بهت خیانت کرده
ف. تو چه میدونی
آ. من نمیدونم اما مارلین خوب میدونه
ف. م می میشه با مارلین صحبت کنی
آ. من صحبت میکنم اما فکر نکنم جواب بده
از زبون فیلیکس :
از جام بلند شدم و رفتم دم در خونه ی کاترین و از تو ماشین دیدم داره از خونه میره بیرون که یهو اون مرد تو عکس با یه چتر اومد
ک. سلام
بوس
ک. چه خوب اومدی
که یهو بارون اومد
ف. یعنی اون موهای بلندش مصنوعی بود
از ماشین پیاده شدم و رفتم دنبالش به پارک که رسیدیم از پشت نزدیک کاترین شدم
ف(باصدای بلند). کاترین
ک(روشو برگردوند د دید که فیلیکسه و نزدیکش شد).
ک. س سلام
ف. این کیه
ک. داداشم آلکس
و یه سیلی زدم تو دهنش
ف. داداشت تو رستوران بهت حلقه داده فکرشو نمیکردم اینطوری بشه
و راهمو کج کردمو رفتم دوقدم جلوتر رفتم که گفت
ک. عجب دست سنگینی 😏من تورو بد بخت نکردم اون خودت بودی که با شکستنی ستون، خونه تو خراب کردی
خودت بودی با باردار نشدن مارلین زندگیتو از هم پاشیدی
خودت بودی که نخواستی دیگه بچه ایی از مارلین نداشته باشد
ف. درسته خودم خراب کردم
داشت بارون میومد و هوا سرد بود سوار ماشین نشدم و خواستم راه برم و فکر کنم
به کارایی که کردم
خراب کردن زندگی خودم، مارلین، کریستوف
از زبون مارلین :
1 ساعت شده بود که فیلیکس رفته بود توی اتاق روی تخت نشسته بودم و پاهامو بغل کرده بودم که یهو مرینت وارد شد
مارلین. مرینت
مرینت. خواستم باهات صحبت کنم
مارلین........
مرینت. میخوای ببخشی؟
مارلین. نه. از کجا معلوم دوباره اینکارو باهام نکنه، از کجا معلوم دوباره بچه هامو تنها نزاره
مرینت. اممم هرطور خودت دوست داری ولی یکی زیر بارون تو پارک داره به کاراش فکر میکنه اگه خاستی بهش مشورت بده
نگاهی به پنجره کردم و به زمین خیره شدم
از زبون فیلیکس :
هوا سرد بود اما حس نمیکردم و داشتم به موسیقی دوران نوجوانی مارلین گوش میدادم که تو پارک زده بود همونجایی که عاشقش شدم اما چه فایده که دیدم یکی از دور داره میاد ولی دیده نمیشد اومد نزدیم تر
چی امکان نداره مارلین بود اومد جلوتر و پتویی که تو دستش بود رو دورم انداخت
من و مارلین روصندلی نشسته بودیم
ف. م مارلین
م. بله
ف. بارون قطع شد
م. آره
ف. میشه میشه منو ببخشی
م. امکان نداره
ف. چرا؟
م. چرا؟ من صبح ها با چه امیدی پاشم، پاشم ببینم شوهرم برای بچه هام زن بابا آورده، پاشم ببینم دوباره برای یه چیز کوچیک و اشتباه خیانت کرده
و بلند شد و داشت میرفت از جام بلند شدم
ف(باصدای بلند). یه فرصت دیگه بخدا نمیدونم چم شده بود لطفا لطفا
از زبون مارلین :
اشک تو چشمام جمع شده بود
م. باید فکر کنم
و بدو بدو کردم و رفتم
تمام
آنچه خواهید دید.
مارلین. همین الان برو دادگاه
_________________________________________
مرینت. داری چیکار میکنی؟
_________________________________________
کریستوف. نه لطفا لطفا
_________________________________________
فیلیکس. این برای عشقم
_________________________________________
کفش هامو پوشیدم و از خونه اومدم بیرون که یهو
تمام
حالا سوال :🤔
اگه شما بهجای مارلین بودید چه میکردید؟
مارلین چه تصمیمی میگیره!؟
شرط
12 لایک
10کامنت
بای بای