عشق سرطانی F2,P4

Aida Aida Aida · 1403/03/24 19:41 · خواندن 2 دقیقه

سلام قول دادم و به قولم عمل کردم اما دیگه مثل قبل نباشه حمایت کنین مرسی

❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

از زبون مارلین :
صدای در خونه اومد و همه زود زود کارا رو انجام دادن مرینت چسب و قیچی رو که برای تزئین خونه استفاده0 کرده بود رو زود گذاشت تو کشوی آشپز خونه آدرین رفت چراغارو خاموش کرد آنا هم شمع هارو تو دستش گرفت و منم برف شادی رو آماده کردم که یهو
چیکس
در خونه باز شد آدرین برق رو روشن کرد
منم برف شادی هارو بالای سر فیلیکس ریختم و جیغ می‌کشید
مرینت هم داشت دست میزد
ماریا و فیلیکس میخندیدن و دست میزدن
فیلیکس. م م مگه تولد فیلیکس، 😳😅غافلگیرم کردین.
مرینت. همه این کارا کارای مارلین بوده
فیلیکس. 😊
مارلین. ☺️
(و همه نشستن و شمع و فوت کردن و کیک خوردن)
آدرین. داداش میگم شما دوباره میرین ایتالیا
فیلیکس. آره 3ماه بعد از زایمان مارلین
مرینت.( اصلا حواسم نبود که فیلیکس اونجا نشسته و بعد حرف فیلیکس ). فکر نکنم بتونید برین چون اصلا تا آخر عمر بچه بی ب. چ. ه ام مارلین ببخشید 😥
فیلیکس. مارلین این چی میگه 
(و اومد جلوم وایستاد و باچهره ی اصبانی نگاهم کرد منم چاره ایی نداشتم و همه ی قضیه رو گفتم)
مارلین. بعد که رفتیم بیمارستان دکتر گفت هم بچه ام سقط شده هم دیگه نمیدونم باردار بشم 😢معذرت میخوام فیلیکس
فیلیکس.  تو چجوری تونستی اول به اینا بگی و به من نگی تازه میخواستی پنهونم کنی
مارلین. درسته من اشتباه کردم حالا میخوای چی کار کنی 
(و فیلیکس سکوت داشت و با عصبانیت از خونه خارج شد) 
مرینت.  م م مارلین  بیخشید
از زبون مارلین:
تا حالا اینقدر عصبانی ندیده بودمش از شوک که بهم وارد شد نتونستم طاقت بیارم و گریم گرفت (بی صدا) و روی مبل نشستم و به یه چیز نامعلوم خیره شدم 
آدرین. حالت خوبه؟ 
با نگاه مظلوم و عصبابیم بهش نگاهی انداختم و سرمو انداختم پایین و  خاطراتم رو که با اون بودم و مرور کردم 
پیانو زدنم و تو پارک، وقتی که بهم گفت که عاشقمه، 
وقتی حامله بودم، بچه دار شدم 
آخه چرا 
فیلیکس. خاله یعنی مامانم دیگه برام داداش نمیاره
مرینت(با بغض). نه عزیزم 
از زبون فیلیکس :
با عصبانیت از خونه خارج شدم و تو خیابون داشتم قدم میزدم که با دختری 


برخورد کردم اون اون کاترین بود نامزد قبلیم 
ک. فیلیکس؟ 
ف. کاترین. 
ک. سلام
ف. سلام
«موقعیت :فیلیکس و کاترین تو کافه نشسته  و هر دوقهوه سفارش دادند»
کاترین. ازدواج کردی
فیلیکس. امم نه ازدواج نکردم
کاترین.  آها
فیلیکس. تو چی؟
کاترین. امم من ازدواج کردم ولی بعد طلاق گرفتم
فیلیکس. امم
کاترین.  راستش من دنبال یه مرد خوب میگردم تا احساساتم رو کامل کنه
(بعد از 5 دقیقه)
فیلیکس. امم کاترین با من ازدواج میکنی راستش من عاشقتم و نمیدونم چرا قبلا با تو کات کردم اما.
کاترین. (ستشو گذاشت رو دست فلیکس). منم دوستت دارم
و هردو باهم 👩‍❤️‍💋‍👨

 

 

 

 

 


تمام
جای حساسش تموم کردم
شرط
10 کامنت
7 لایک

 

 

 

خداحافظ
😘😘