عشق سرطانی F2, P2

Aida Aida Aida · 1403/03/21 19:42 · خواندن 2 دقیقه

سلام بپر ادامه

❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

که یهو صدای جیق یکی بلند شد  همه صحبتاشون رو قطع کردن و هراسون به دوروبر خودشون نگاه میکردن
آنا. خانوم خانوم دخترتون
مرینت. ماریا؟
آنا. بله دستش
مرینت (با صدای بلند). ماریا
و همه بدو بدو رفتن پیش ماریا و کریستوف و دیدن که کف دست ماریا بریده و همه جا پر خون شده.
آدرین. دخترم چیزی نشده گریه نکن
از زبون مرینت(در حال گریه کردن) :
زود دست ماریا رو گرفتم وبا آستین محل بریده شده رو گرفتم تا کمتر خون ازش بره و گفتم. چیزی نشده دخترم زود خوب میشه
مارلین. مرینت آستينت رو بردار اینجوری چرکی میشه آنا برو کیفم رو بیار
و آنا کیفش رو آورد و اونم اول خون هارو پاک کرد و بعد دستش دو با باند بست.
«موقعیت :کل خانواده روی صندلی و زیر سایبون نشته بودن»
مارلین. خاله دیگه گریه نکن دو روز دیگه خوب میشه
ماریا. راست میگی
مارلین. آره 
مرینت. ممنون 
مارلین. انجام وظیفه بود 
آدرین. چه خوب که یه دکتر تو خونوادمون هست
مارلین. 😊
فیلیکس. انتخاب منه دیگه
و همه زدن زیر خنده
«موقعیت :مارلین و مرینت تو آشپز خونه و مرد ها و بچه ها بیرون» 
مارلین. مرینت فردا میشه باهم بریم بیرون
مرینت. چرا؟ 
مارلین. فردا تولد فیلیکس هستش
مرینت. وای چه خوب باشه 
*فردا روز بعد
«موقعیت :مرینت و مارلین تو ی پیاده رو و کیک رو سفارش دادن» 
مرینت. کیکش خیلی خوشکله 
مارلین. آره ولی محکم بگیر که نیوفته
مرینت. باشه 
که یهو صدای یه زن اومد که می‌گفت :
زنه. کت، کت نیا نیا 
(دختر زنه اومده بود وسط جاده و ماشین با سرعت بهش نزدیک میشد و دختر بچه که انگار 4.5 سال بیشتر  نبود از ترس وایستاده بود) 
از زبون مارلین:
بعد جیغ مادره سر از پا نشناختم و بدو بدو سمت دختره رفتم و هولش دادم اون ور اما خودم با ماشین تصادف کردم همون طور که رو زمین ولو اصلا حس نداشتم که یهو درد عجیبی از درون شکم احساس کردم و دیدم مرینت اومد کنارم و داد می زد اما من صداشو نشنیدم و چشمام سیاهی رفت 
از زبون مرینت: 
بعد از جیغ زنه مارلین بدو بدو کرد و بچه رو پرت کرد اونور و خودش با ماشین تصادف کرد بعد تصادف کیک رو گزاشتم زمین و رفتم کنار مارلین و به صورتش میزدم و بلند اسمش رو به زبون می‌آوردم. 
مرینت. مارلین، مارلین،  بیدار شو مارلین
«موقعیت : مارلین و مرینت در بیمارستان و مارلین بهوش اومده» 
مرینت. خوبی
مارلین. آره 
(دکتر وارد میشه) 
مرینت.  آقای دکتر چی شد 
دکتر. خدارو شکر سرشون آسیب ندیده
مرینت. خداروشکر
دکتر. ولی...... امم..... 
مارلین. چی شده آقای دکتر
دکتر.  متاسفانه بچتون سقط شدن 
مرینت.  چی
دکتر.  متاسفانه دیگه هم باردار نمیشید
مارلین. 😭

 

 

 

 

تموم..... 

ببخشید کمه ولی بعد بیشتر میزارم

شرط 

10 کامنت

8 لایک 

تا درودی دیگر بدرود