عاشقت شدم p⁵

𝒔𝒆𝒕𝒂𝒚𝒆𝒔𝒉 𝒔𝒆𝒕𝒂𝒚𝒆𝒔𝒉 𝒔𝒆𝒕𝒂𝒚𝒆𝒔𝒉 · 1403/03/20 16:20 · خواندن 1 دقیقه

خب بچه ها برین ادامه

هم اکنون ادرین و مری دم در خونه ادری

خب الان رفتن تو

تولدت مبارککککککککککک

مری: واای تولدم بود مرسی مرسی خیلی ممنون 

ادری: مرینت؟

مری: هین

ادری: آیا با من ازدواج میکنی؟ 

مری: بلههههه

ادری و مری همدیگه رو بغل میکنن و همدیگر رو می‌بوسند و به وسیله کشیش زن و شوهر میشن و بچه دار میشن و امیلی ژون و گابری کنز ژون هم خر ذوق میشن و تامامممممم

میدونم خیلیییییی مسخره تموم شد ولی

راستش بابام میخواد گوشیمو ازم بگیره چون عقیده داره خیلی دارم از گوشیم استفاده میکنم 🙄 و البته میخوام امسال واسه تیز هوشان بخونم ولیییی شاید بازم بیام

هیچ وقت نتونستم بابام رو پیش بینی کنم پس 

منتظرم باشین بالاخره میام و واسه همین رمانو تموم کردم که بعدن فحش نخورم که چرا پارت نمیدممم و 

نمیدونم می‌دونین   یا نه ولی گندم جون نویسنده رمان فراموشی که من بشخصه عاشقشم داره از وب میره🥲🤕😔

خدافظظظظظ

خیلی دوستون دارم و خواهم داشتتتتت بایییییی🫡😘