عشق سرطانی P4
سلام مرسی از حمایتتون
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
از زبان مارلین:
بعد از پارک رفتیم یه کافه
مارلین. بیا عکس بگیریم
مرینت. عکس
مارلین. اهوم 3،2،1
چیکیس
مرینت. مارلین چرا گفتی بریم
مارلین. خب امم
که یهو گوشیم زنگ زد بابام بود
مارلین. سلام بابا
پدر. سلام کجایین
مارلین. همین نزدیکیها
پدر. مارلین قضیه رو به مرینت گفتی؟
مارلین. نه تازه یخوام بگم
پدر. باشه راستی نیم ساعت دیگه بیمارستان باش میخوام مرینتو عمل کنیم
مارلین. 😰اَاَاَلان
پدر. آره
مارلین. ب ب ب ب باشه
گوشی رو قطع کردم مو قضیه رو به مرینت گفتم و ساعت 12 رسیدیم بیمارستان و عملو شروع کردن
مارلین (تو دلش). وای خدا ساعت 5 شده چرا نیومدن.
که یهو گوشیم زنگ خورد فیلیکس بود.
مارلین. وای خدا این دیگه چی میگه ها وای اینا میخواستن ساعت 6برن آلمان وای ولش بابا و گوشیمو خاموش کردم.
ساعت 6وربع بود. و روصندلی نشسته بودم که بابام از توی اتاق در اومد و گفتم:
+بابا بابا
-چی
+چی شد
-خداروشکر خوبه ولی تا شب هوشیاری نداره.
+ممنون🥹
7سال بعد
(بچه ها چون زمان زیادی گذشته چهره های جدیدشون میزارم)
مرینت دوپن چنگ
سن. 23 ساله
شغل. مدیر شرکت مد پاریس
مارلین دوپن چنگ
سن. 25 ساله
شغل. جراح قلب
آدرین آگرست
سن. 24 ساله
شغل. مدل پاریس و مدیر شرکت
فیلیکس آگرست
سن. 27 ساله
شغل. استاد دانشگاه
و بقیه ی نقش ها....
آدرین. وای فیلیکس چقدر پاریس عوض شده!
فیلیکس. آره به نظرت مارلین ازدواج کرده؟
آدرین. آره بابا، نه میخواد منتظر توباشه😂
فیلیکس. هر هر هر بی مزه
اع تمومید
پارت بعد خواهیم دید:
_________________________________________
مرینت. آدرین دیگه تموم شد برو.
_________________________________________
آدرین. مارلین من چرا نباید بدونم
_________________________________________
مارلین(باصدای بلند). مرینت سرطان داشته
_________________________________________
تموم بای
شرط بعد
10 لایک
12 کامنت