عشق سرطانیP1

Aida Aida · 1403/03/04 12:36 · خواندن 2 دقیقه

سلام بریم ادامه

سلام
در این داستان‌ مرینت و آدرین هر دو پولدار هستند.
مرینت:
پدرش:پروفسور مغز و اعصاب و بهترین دکتر در دنیا
مادرش :خانه دار و پولدار ترین زن پاریس
آدرین:
پدرش:شهردار پاریس
مادرش:بلاگر و دومین زن پاریس
و واین داستان‌ عاشقی و فارغی این دوتاست

❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

مشغول صبحانه خوردن تو آشپزخونه بودم که گوشیم زنگ خورد آلیا بود.
آلیا. سلام مرینت
مرینت. سلام خوبی
آلیا. خوبم ممنون مرینت میگم امروز تولد نینو هستش و منم می خوام تو پارک تولدش رو بگیرم
مرینت. چه خوب
آلیا. میگم تو و آدرین هم بیاین
مرینت. باشه
آلیا. راستی به نینو نگین
مرینت. 😅باشه
گوش رو قطع کردم و به آدرین زنگ زدم.
بوق بوق بوق
آدرین. بله
مرینت. سلام آدرین
آدرین سلام مرینت
مرینت. آدرین امشب تولد نینو هستش آلیا گفت بهت بگم که بیای امشب پارک روبه‌روی برج ایفل
آدرین. آها باشه
مرینت. الان کجایی تا بریم کادو بگیریم
آدرین. توی خونه ام با فیلیکس داریم صبحانه میخوریم
(فیلیکس برادر آدرین با این شکل:

مرینت. الان بیا بریم
آدرین. باشه میام دنبالت
گوشی رو قطع کردم و لیوان شیر رو برداشتم و کمی از اونو خورم و از سر میز ناهار خوری بلند شدم و از خدمتکار تشکر کردم و رفتم طبقه ی بالا و رفتم تو اتاقم یه دوش گرفتم و این لباسو پوشیدم
از زبان آدرین
داشتم با فیلیکس صحبت میکردم که گوشیم زنگ خورد مرینت بود جوابشو دادم...
قطع کردم و به فیلیکس ماجرارو گفتم (فیلیکس 19ساله هستش)
فیلیکس گفت که منم میام
رفتم تو اتاقم و دوش گرفتم و یه تی‌شرت سیاه و یه شروار پوشیدم و با فیلیکس سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم
به در خونه‌ی مرینت رسیدم دیدم مرینت داره با باغبون خونشون صحبت میکنه یه بوق زدم مرینت منو دید و دستشو به علامت اومدم تکون داد.
از زبان مرینت
داشتم از پله های خونمون میومد پایین که دیدم تو باغچه جای چند تا گل خالی هستش با باغبون صحبت کردم تا گل رز بکاره که صدای بوق ماشین آدرین رو شنیدم دستمو به علامت اومدم تکون دادم بعد که صحبتم تموم شد به طرف آدرین رفتم درو خونه رو که بستم دوقدم که جلو رفتم یکی صدام کرد.
دختره. مرینت دوپن چنگ؟
مرینت. بله خودمم
دختره. 😀من خواهرتم
مرینت (باصدای بلند). خواهرم
آدرین و فیلیکس از ماشین پیاده شدن و آدرین اومد کنارم و گفت
آدرین. شما
دختره. شما
آدرین. نامزدش
دختره. 😳نامزدت
آدرین. شما
دختره اسمم مارلین هستش و خواهر مرینت ام
آدرین و فیلیکس. خواهرش😳