تیکه ای از عروس نحس
·
1403/03/02 14:45
· خواندن 1 دقیقه
ادامه
دستامو دورش حلقه کردم و بیشتر خودمو بهش چسبوندم
_جوجه فسقلی من از این ننه بابا پولدارا نیستم که خودتو میخوای بندازی روما
صدای آهنگ کم کم اوج میگیره و نور خیلی سریع رو بدنمون تکون میخوره
+ مگه باید باشه که خودمو بندازم روت
دستشو روی خط های فرضی شکمش میکشم
+ نمیریم تو یکی از اتاقا ؟ طبقه بالا زیاد اتاق داره
_ من دست خورده هزار نفر رو همخواب خودم نمیکنم جوجه
+ ولی چشمات اینو نمیگه
.......
اگه لایک و کامنتا بالای ۲۰ تا بود پارت اول رو میزارم