وبلاگ لیدی باگ

𝐏𝟐𝟎

گابریل:میدونم این مدت اون ها خیلی پیشرفت کردن
لایلا:پوف شانسی بود!
گابریل:شانسی یا غیر شانسی من یک نقشه دارم که اون دختر رو به نفع خودمون کنیم
لوکا:اونوقت چطوری؟
گابریل:سادس!چند روز دیگه چشن الماس‌ هست و همه آیدل ها بازیگرا ها و هنرمندان و افراد مشهور به این مهمونی میان که به لطف کلویی که توی لیست مهمونا نفوذ کرد مرینت هم جزوشونه 
الیا:که چی چه سودی برای ما داره
گابریل:اینجا شما دخترا لازم نیست کاری کنید!...
اینجا پسرا باید دل دخترا بدست بیارن! 
نینو:منظورتون از این بابت چیه!
گابریل:سادس از شما پسرا باید ۴ نفر حاضر بشن که تا یک مدت کوتاهی با این دخترا رابطه داشته باشن! 
نینو:من نیستم..
همه:چه سریع...
نینو:من خودم رل دارم حوصله داری برم دنبال اون ۴ تا دختر؟
الیا:لازم نکرده!
نینو:گفتم نیستم حتی رل هم نداشتم مخالف بودم این همه پسر پس ادرین و فلیکس و لوکا و مکس اینجا چلاغن!
لینا:منطقی بود
فلیکس:اولندش احترامت واجب تو که به اونا نمیای 
نینو:بله چون من دخترای مد نظر خودم میام
الیا:میزنمتا!
گابریل:بسهههه
همین که گفتم!
مکس فلیکس ادرین و لوکا شما باید با اون دخترا قرار بزارید اونا توی مراسم الماس نمیتونن بهتون بی احترامی کنن چون یک فرصت عالی برای نشکن دادن خودشونه
لوکا:من کله زرده رو برمیدارم 
مکس:مگه آمدی کفش فروشی!
لوکا:مشکلی داری!به نظر من هم کله مشکیه بیشتر به تو میاد!
مکس:ببند بابا
فلیکس:اگه اینطوره من هم کله ابیه رو ور میدا....
ادرین:(چاقوی میوه خوری رو روی گردنش گذاشت)لازم نکرده!
فلیکس:چته بابا چه فرقی به حال تو میکنه!
ادرین:خفه!
گابریل:اوم ادرین راست میگه...
فلیکس و ادرین:چی!!
گابریل:مرینت اصل کاریه!پس باید دست ادرین باشه!
درعوض ویولت برای تو و برای لوکا ادرینا و برای مکس هم سومی!
دیگه بحثی درش نیست!
(مگه آمدید کفش فروشی داره بهم بر میخوره ها!!!!!)
لایلا:حالا حتمی باید این دختره بیوفته برای ادرین!؟
ادرین:حسودیت میاد؟!
لایلا:نه! هرچند قیافه درست درمونی نداره!
لوکا:هرچی باشه خدایی از همتون خوشگل تره!
لینا:تو چی میگی این وسط!!
مکس:حرف حق!
کلویی:وایسید من شما دوتا رو ادب کنم!!!!(میوفته به جونشون)
لوکا:اییییی موهامممممم!!!!
مکس:ریدید توی موهامممممممم!!!!


 

از زبان مرینت

مارک:خب بچها میخوام باهاتون درمورد موضوع مهمی حرف بزنم
ادرینا:چی مثلا؟
مارک:چند روز دیگه جشن الماسه و همه افراد مشهور هستن
مرینت:خب...
مارک: حتی کمپانی HTP هم هستن
سومی:خب از این بدتر نمیشد
مارک:میدونم
بریا همبن میخوام بگم که حواستون به خودتون باشه ازشون بعید نیست نقشه ای کشیده باشن
ویولت:مگه توی جشن میتونن چه بلایی سرمون بیارن؟
ادرینا:تازه اون بار ندیدی مرینت چطوری جوابشون رو داد بدبختا ریده بودن توی خودشون😏
مرینت:اینبار هم لازم باشه بدتر جوابشونو میدم😏
سومی:ااا ازینا هم به ما یاد بده
مارک:ولی من بیشتر نگران توعم
مرینت:کی؟؟؟
مارک:تو
مرینت:من!
هههه نگران چی هستی من که از بس خودم بر میام تازه توهم پیشمونی پس مشکلی پیش نمیاد تازه من و سومی کمربند مشکی کاراته و تکواندو داریم پس مشکلی پیش نمیاد
سومی:نکنه میخوای مثل اون موقع بزنی وسط پاشون
مرینت:تو بودی اون لحظه کجا میزنی با اون وضعیت!!!!
سومی:منطقی بود
مارک:او خوب شد یادم آمد یک موضوع کوچولو هست
دخترا:...؟؟؟
مارک:شما باید توی جشن اجرا کنید!
دخترا:چییییییی!!!!!
ادرینا:تو به موضوع این مهمی میگی کوچیک!!!!!!
سومی:خر چرا زودتر نگفتی!!!!!!
مارک:باشه حالا نخوریدم
و راستی استروس هم باهاتون میان
بهشون گفتم خوب مراقب شما باشن 
چا اون وو:درواقع نگفتی تحدید کردی
مرینت:جیغغغغغ تو از کجا امدی
چا اون وو:تمام مدت اینجا نشسته بودم
دخترا:اااا.....
چا اون وو:یعنی فقط مارک منو دید🥲
مارک:اا کی امدی؟
چا اون وو:مرگگگگگگ!!!!!
مارک:الان دیدمت بیا یکم چایی بخور
چا اون وو:درددددددددد چاییییییییی!!!!!!
مرینت:ههه فکر کنم اوضاع خیته😅
لینا:چه جالب ندیدمت
چا اون وو:توهمممممممم!!!!!
ویولت:چه جالب کی امدی؟
چا اون وو:مسخره میکنیدددددد
خدااااااااااااااااا
 

خخخخ
ببخشید یکم از حد خنده گذشت گفتم پارت طولانی و یکم طنز بدم
و راستی امروز ۲ تا پارت دیگه میدم اگه تونستید سومی پارتی که امروز میدم رو به ۴۰ کامنت و ۲۷ تا لایک در بیارید هر غلطی خواستید میکنم😅
نهایتش باید ۱۰۰ پارت رومانو بدم😅
راستش من مثل بعضیا رومانم محبوب نیست و ۲۰۰ کامنت یا ۳۰۰ تا لایک نمیخوره میدونم هم نمیخوره ولی امیدوارم حمایت ها بیشتر بشه پس اگه تونستید خوشحالم کنید

عاشقتونم♡♥︎♡