وبلاگ لیدی باگ

تا جرمش سنگین بشه بعد هم خیلی شیک میره زندان زنش ولش میکنه بچه ها رو برمیدارم میرم یک زندگی جدید رو شروع میکنم

بچه ها که موقت دستش هست توی این فاصله که سرگرم زن و بچه ها هست میرم یکسری مدرک جمع میکنم

کار های مخفیانه اش مدرک جمع میکنم و همهی مدارک رو به دادگاه میبرم باهاش دعوا میکنم و ازش طلاق میگیرم بچه هام که بزرگ شدن بهشون میگم که باباشون رفته سفر و دیگه قرار نیست برگرده...بزرگتر که شدن حقیقت رو بهشون میگم....

بچه ها رو میدم دستش یک جا مچشو میگیرم و بعد بدون هیچ دردسری و داد و بیداری می زارم میرم هرگز هم راه بخشش وجود ندارد

ج

طلاق میگیرم تو دادگاه یجوری میکوبونمش با مدارک ک دیگه حتی بعدشم روش نشه بره پی این غلطا حضانت بچه هام میگیرم با پول مهریه ک خب فرض میگیریم زیاده خونه تو بالاشهر میخرم یه شرکت میزنم و درامد خودم کسب میکنم بچه هامو تو بهترین امکانات بزرگ میکنم و خوشبخت تر از چیزی ک بودم میشم بهترین واژه برای بیان عواطف گرگها کلمه عشقه . وقتی میشه گف ک گرگها به بن بست رسیدند وایمیسن تو چشمای هم نگاه میکنن و وقتی یکی از گرگها ک تکون میخوره همه ی گرگها اونو ضعیف میشمارنو لته و پارش میکنن . منم اگه یه روزی همچین اتفاقی خدایی نکرده خدایی نکرده واسم بیوفته هرگز مثل اون گرگ ضعیف گله نمیشم و خودم همشو له میکنم بخشش خوبه ولی یه وقتایی باید اصلا دلت نرم نشه در برابر ادمای حروم لقمه ، بعضی گنه ها هرگز *بخشودنی* نیست

اول عادی رفتار میکنم و به روش نمیارم بعد ی جوری رد اون زنو میزنم و مدرک جمع میکنم مثلاً عکس میگیرم و اینا..بعد از ی مدت توی دادگاه ازش شکایت می کنم. کمی که گذشت و بهش خبر دادن خودم همه چیز رو بهش میگم.بعد برای نگه داشتن بچه هام هر کاری می کنم.ولی قبلش چند تا فوش ناموسی به اون زنیکه میدم

سعی میکنم مدرک جمع کنم تا توی دادگاه بتونم ثابت کنم چه غلطی کرده و بعد دادخواست طلاق میگیرم و با تمام وجود برای گرفتن حضانت بچه هام و تضمین کردن آینده ای خوب براشون تلاش میکنم و به قول معروف براشون هم مادری میکنم هم پدری ولی نمیذارم یه همچنین اشغالی تو تربیت بچه هام ذره ای دست داشته باشه و همچی رو برای بچه هام توضیح میدم و سعی میکنم ازشون حمایت کنم تا هرگز تو زندگی احساس تنهایی یا کمبود نکنن

به روش نمیارم تا وقتی که بچه هام تهش ۱۰،۱۱ ساله بشن که بتونن درک کنن،بعدش ازش طلاق میگیرم،دوست ندارم بچه هام تو سن کم افسرده بشن چون تو اون سن درک زیادی ندارن🥲

بچه ها رو میدم دست خود بیش*عورش 🤬🤬 و زن بیش**عورشترش و بعد هم طلاق و با مهریه