در های بسته P2
سلام بروبچ چه خبر؟ خوش اومدید به این پارت. اقا امروز اومدم با پارت دو و خفن داستان که خیلی ها انتظارشو داشتن. من این رمانو قبلا نوشته بودم ولی یه ذره تغییرش دادم و خب امیدوارم شما خوشتون بیاد.لایک و کامنت فراموش نشه. پس وقت تلفی بسه بریم سراغ داستان:
FINISH PART 2☠️💔
وقتی رفتم تو اتاق دیدم ی... یه زن افتاده. با چادر سیاه ترسیدم از بغلش رد شدم رفتم تو راهرو. یه راهرو پر از.... دست بریده و شده و خون🤢همه جا خون بود. حتی خودم هم داشتم روی خون راه میرفتم. به سمت اولین معما رفتم که میگفت باید قدت 50 باشه. مگه میشه؟ یذره فک کردم و ناگهان یه فکری به سرم زد. نشستم دیدم دری جلوم ظاهر نشد پشتم رو دیدم. عه یه در اونجا بود.«نویسنده: عزیزم چی میقولی🤣؟»
معمای بعد یعنی اخری نوشته بود برگردید ولی پشتتان را نگاه نکنید؟ یعنی چی؟ پس فکری به ذهنم رسید و به پشت حرکت کردم بدون اینکه عقب رو نگاه کنم بعد یهو از در رد شدم. به یه جایی پر از در رسیدم و اسم هایی روی درها بود:
MURDER, DEFAULT, DEFEAT, DEATH, TOMINO, STAFF.
معنی 4 تا شونو میدونستم. تو راهرو یه قفسه بود که یه عکس نامعلوم و یه چاقو و لباس خونی بود. چاقو و عکس رو برداشتم و دیدم روی دیوار نوشته:
CLOSE THE DEATH
فارسی: از مرگ خارج شید.
رفتم سمت در که یهو در خود ب خود باز شد.رفتم توش و در بسته شد. یه در جلوم ظاهر شد. در رو که باز کردم رفتم دوباره تو همون جای پر از در. یهو اون دختر سیاه پوس رو دیدم که داشت میومد سمتم. منم سریع رفتم سمت اتاق MURDER ولی زودتر از اینکه برم منو گرفت.
دختر:
هی تو کی هستی؟
من:
تو.... تو..... کی هستی؟ من سعی دارم از اینجا فرار کنم.
دختر:
وایسا ببینم. جک تویی؟
من:
اره شما؟
دختر:
من..... من... هیچی هیچی.
و بعد بغلش کرد.
«نویسنده: اولا دختره اونو بغل کرد دوما دختر جکه و سوما هیچی😊»
FINISH PART 2☠️💔
پایان پارت 2☠️💔
خب بروبچ یادتون نره لایک و کامنت کنید.
برای پست بعد: 12 لایک 15 کامنت شرط
عشق منید بای✋🏻
«درخواستی داشتید کامنت کنید و اگر کسی عکس درس میکنه هم یه کامنت بده بنویسه درس میکنم»