My love. f1p6

-A- 🗿🚬 -A- 🗿🚬 -A- 🗿🚬 · 1403/01/08 22:47 · خواندن 3 دقیقه

سلام سلام حمایت رو کامل نکردید ولی گذاشتم 🫶🏻🥲

 

راستش بچه می خواستم براتون بزارم ولی..، ولی خب یک شکست بد چیزی خوردم دیگه عشقی دیگه طارف که نداریم به کسی هم نمی تونستم بگم و حالا گفتم بگم دیگه 

(حالا باز زیاد بهتون نگم ناراحت بشید رمان رو بزارم) 

بفرمایید ادامه 

از زبان آدرین 

رفتیم وارد خونه شدیم که یهو فیلیکس رو دیدیم 

آدرین. تو اینجا چیکار می کنی 

فیلیکس. جای سلامته داداش 

آدرین. فکر میکنی جای سلام هم گذاشتی 

فیلیکس. داداش من شرمندم که اینجوری شد اصلا هم قصدی نداشتم واقعا شرمنده 

آدرین. یعنی باید حرف کسی رو که به عشقم تجاوز کرد ذو باور کنم 

فیلیکس. گفتم که من واقعا میدونم اشتباه کردم و واقعا شرمندم هم از تو هم از زن داداش شرمندم که این کاری کردم یعنی ببخشید 

از حرفاش و چهرش معلوم بود که واقعا شرمنده ولی باید از مرینت بپرسم 

آدرین. والا من که نه ولی مرینت باید ببینم تورو میبخشه یا نه 

مرینت. نه خب منم اون موقع واقعا اشتباهاتی داشتم 

فیلیکس. ازت معزرت می خوام زن داداش 

مرینت هم خندید و گفت. لازم نیست انقدر معزرت بخوای من بخشیدمت 

(در ذهن مرینت:حساب تو یکی رو جدا میرسم) 

آدرین. خب پس بریم بشینیم 

بعد رفتیم روی مبل نشستیم و مرینت کنار من نشست 

آدرین. خب حالا چجوری اومدی تو 

فیلیکس. خب سخت بود که به چیزاتون ثابت کنم داداشتم ولی اومدم دیگه 

آدرین. چقدر خوب حالا توی این چند ساله مامان بابا چیکارا کردن 

فیلیکس. خب مامان بابا هم طلاق گرفتن 

آدرین. چی چرا 

فیلیکس. بابا به مامان خیانت کرد 

مرینت هم تک خنده ای زد و گفت. کلا مرد های آگرست خیانت توی خونشونه (اینو خدایی خوب اومد 😅) 

فیلیکس. اگه از دست من ناراحتیت شرمنده 

آدرین. نه داداش تو نه فقط یک اتفاقاتی بین منو مرینت در رابطه ی خیانت افتاد که مهم نیست 

بعد مرینت دوباره خندید و گفت. من برم بالا 

بعد مرینت رفت بالا 

فیلیکس. چی شده زن داداش چی میگه تو خیانت کردی 

بعد براش تعریف کردم همه چیو 

فیلیکس. آها که این طور 

آدرین. خب دیگه، حالا مامان چیکار میکنه 

فیلیکس. نمی دونم ولی دلش برات خیلی تنگ شده بالاخره پسر کوچیکشی 

آدرین. منم واقعا دلم براش تنگ شده 

دیگه همین حوری با فیلیکس حرف زدیم مرینت هم اومد شام خوردیم و یکی از اتاق های مهمون رو دادیم به فیلیکس 

شب توی اتاق 

آدرین. عشقم من دلم برای مامانم واقعا تنگ شده 

مرینت. هــی حتما بریم جاش، 

آدرین. حالا برای چی هی قشنگم 

مرینت. چون تا به خودت میای دیگه نیستن و کلا 

بعد مرینت رو بغل کردم و گفتم. عشق خوشگلم ناراحت نباشه دیگه، 

بعد از هم جدا شدیم. باشه 

مرینت. باشه قبوله 

آدرین. یادت رفته خودمون خانواده ی هم میشیم 

مرینت. من برم آب بیارم عزیزم 

آدرین. باشه عزیزم 

بعد مرینت رفت پایین من یکم منتظرش وایستادم دیدم نیومد رفتم پایین دیدم.. 

خب حتما حدس بزنید که چی شده 

و حالا بگید راجب اون شکست بگم یانه 

خب شرط هم سی لایک و سی کامنت